سلام مهرداد عزیز و دوست داشتنی
ماشالله چقدر توپت پربود برادر
اگر خدا یاری کند کمی برای ایراداتی که عنوان فرمودید جواب می نگارم تا
ان شاء الله سو برداشت هایی که حتم دارم از عدم صحیح خوانش نقد حادث شده برطرف گردد.
از آخر شروع میکنم بر خلاف عرف معمول که همیشه دوست میدارم عرف معمول را بشکنم.
🔷 در خصوص بخش یک آیه یک نقد
ايراد شما وارد نیست چرا که این بخش از نقد مجزا است و با نقطه چین تفکیک شده حال ممکن است آیه ای کاملا Random انتخاب شده باشد یا با توجه به شاکله ی شعر آیه ای در خور اما این نو آوری و یا ابداع و یا تصمیمی که بنده در خصوص نگاشتن آیه در نقدها گرفته ام صرفا تذکری است برای خودم و دوستان برای مطالعه ی آیات الهی
حال اینکه حضرتعالی و یا هرکس دیگر این آیه را فراخور حال خود ببیند مقصر من نیستم.
در جایی از شما خواندم که چقدر باید اهانت و توهین بشنوم تا دیگر دست به نقد نشوم اما اگر خدا بخواهد سنگ هم بزنند (دور از محضر شریف شما) باز نقد خواهم نوشت که رسالت معلم چیزی جز این نیست.
🔷 در خصوص اینکه فرمودید بنده نقد ها را مفصل می نویسم و بلند فکر میکنم هر کسی در نقد نوشتن شگردی دارد و این هم سلیقه ی بنده است که کاملا شخصی است و در حیطه ی اختیار کسی نیست که به آن اعتراض کند.
من نمیپسندم الکی دوسطر نظر شخصی ام را به هر دلیلی تیک نقد بزنم.
نمی پسندم از پنجره ی نقد برای کارهای دیگر استفاده کنم. نمی پسندم پنجره ی نقد را با بولتن اعلانات اشتباه بگیرم
دوس دارم نقدی که مینویسم ( در حد علم کم خودم) کامل و جامع باشد
حال اگر ایرادی هم بود دوستان به بلندی و کوتاهی آن خرده نگیرند به مطالب عنوان شده معترض شوند که اگر پاسخی بود عرض میشود نبود عذر خواهی میگردد.
🔷 در خصوص سکته ی موسیقی هم عرض کردم کلمه ی سکته ی موسیقی متفاوت است از سکته ی عروضی حال شما کلمه ی سکته را پسند نمیکنید بگویید مالش مضراب بر خط حامل بگویید وقفه ی خوانش بگویید پرش از نت به نتی ناشیانه.
ببینید مهرداد عزیزم وقتی با سیستم فازی برای اشعار به ظاهر درست از هر نظر (عروضی) برنامه می نویسیم هوش مصنوعی بار موسیقی شعر را خدشه دار تلقی میکند البته نه در همه ی اشعار بلکه در برخی از آنها که تمام قواعد عروض را هم مراعات کرده است.
با ایراد خودتان در این شعر خودتان را محکوم میکنم.
برای شعر بانو ملک محمدی که اذعان دارید به لحاظ عروضی هیچ ایرادی نداشته و از اختیارات شاعری هم درست استفاده کرده و کاملا بر نخ افاعیل چیده شده ایراد گرفتید که ایشان از اختیارات مکروه استفاده کرده اند مگر اختیار شاعری نیست چرا باید مکروه باشد؟ مگر نگفتید شعری که با اختیارات شاعری و وزن عروضی درست چیده شود ایرادی در موسیقی ندارد و سکته بر آن حادث نمیشود پس چطور تکرار ردیف ها گوش شما را آزار داده؟
سکته ای که بنده عرض میکنم از این نوع است نه سکته ی تعریف شده در کتب و متون عروضی سکته ای که من میگویم
بیشتر مربوط میشود به طرب نه عروض
🔷 در خصوص آرایه ی مراعات النظیر هم عنوان میدارم که نقد را درست مطالعه نفرمودید بنده نگفتم کلمات ذکر شده ی شما مراعات النظیر دارند.
بحث حسن همجواری کلمات در شعر بود
حال ممکن است این حسن همجواری به مراعات النظیر ختم شود و یا نشود
اصلا من برای مراعات النظیرها بخش جداگانه باز نکردم.
با عنایت بر سابقه ی شاعری حضرتعالی و بنده واقف هستید که این صنعت را بارها و بارها استفاده کردم و بعد از این مدت سابقه ی شاعری دیگر فرق دوغ و دوشاب را میدانم و حداقل در این آرایه که بچه دبیرستانی ها هم آن را تشخیص میدهند
فکر نکنم اشتباه کنم همچنین در خصوص حسن تعلیل که اگر دقت کنید در ابیاتی که ذکر شد این آرایه نمود داشت شاید از نظر شما حسن تعلیل نبود.
چگونه میشود که وقتی از نظر عروضی همه چیز در این شعر درست است و شاعر از اختیار خود استفاده کرده بگویم قافیه ی مورد دار، چگونه بگویم ردیف معیوب، چگونه بگویم اختیار مکروه
مگر اختیار شاعری مکروه هم داریم
اصل اختیار شاعری باید کم استفاده شود بارها گفته ام اما نمیشود که برای استفاده از آن کسی را ملامت کرد.
امید که عاقبت به خیر شویم
با احترام
با روح و روانم بازی کرد
آفرینتان استاد غزلهای ناب..
شاد باشید