دوشنبه ۲۸ آبان
نقطه امنم شعری از یلدا اسدی
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۴۷ شماره ثبت ۱۲۰۲۶۵
بازدید : ۳۵۶ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب یلدا اسدی
|
روح من خسته از این پرسش ها
تن تو اغوش بازی بعد از هر رنجش ها
من گله و شکایت کنم و چنگ زنم به هر بی ادبی
تو سکوت کنی و من و مانم مردمان نگاهت
وای از این دست نکوهش ها
باز پشیمان شوم و فکر و گلایه و از خود
دوباره نکند مهربانی تو تحمل
شرم به من بعد از این همه بخشش ها
گوساله ام و وقت بسیار تا گاو شدن
کاش نشود کباب دلت با این همه کوشش ها
باز سفره دل باز شود کنار تو
مدهوش شوم اخر
از این عطرچای و نخود کشمش ها
وگر شود بارانی شهر دلم روزی
باور کن بغلت هست میدان گرانش ها
معتاد شوم به قرص مسکن اغوشت
که تسکین بخش تر است از همه ی خشخاش ها
شوم ان دخترک لوس و ننر
زنم هی رقص و اواز
کنم چشم هر حسودی را کور
بگذار بگویند هرچه می گویند این قوم خویش ها
دست به دامان تو شوم و گره از کار باز شود
ای داد بیداد از این گشایش ها
ماندم در کار خدا که چه نعمتی داده
تا اخر عمر بس نباشد هرچه کنم نیایش ها
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام بانو اسدی نازنین
صدای زیبا و دلنشینی دارید خوب هم دیکلمه را اجرا می کنید.
دلگویه تان هم رندانه نوشتید.
شاد باشید و سلامت و سربلند