درودتان استاد بانو سرکار خانم عجم
چقدر زیبا تحلیل کردید و اقعن کیف کردم
چنان دقیق نوشتید که انگار از شعر خودتان حر ف می زنید
احسنت به اینهمه ذکاوت و دانایی
تشکر می کنم و ارج می گذارم حتی به ایراداتی که بر قلم بنده حقیر وارد دانستید
تعظیم می کنم به استادم که مدیون این آموزشها هستیم
و دعا گوی حضرت دوست استاد ملحق که دانشگاهی را تاسیس کرده اند
البته اینجا اعتراف می کنم آموخته ام از همه اساتیدسایت منجمله . دکتر هادی عزیز ، علامیان نازنین و. و. . ودلجویی می کنم از استاد عزیزیان متین و اخلاقمدار.
یکی دو مورد توضیح عرض می کننم که چه بسا احتمال اشتباه نیز ممکن است در آن ، واین بمعنی دفاع نبوده بلکه روشنگری تفکراتم در مورد این شعر است
در سطر
" آذرخش گشاده دست "حواس وگمان مخاطبم را گول میزنم
آذر خش چند معنی دارد اولویت آخرش رعد است
معنای زیر را ازلغت نامه دهخدا کپی پست کردم
آذرخش ،نام روز آذر است از ماه آذر و فارسیان در این روز که نام ماه و نام روز مطابقت دارد جشن کنند و آتشکده ها را زینت دهند و در این روز موی ستردن و ناخن گرفتن و به آتش خانه شدن را نیک دانند.
در ضمن برج آذربرداشت مزارع پاییزه است و زمان فراونی قوت و نعمت که آسمان آبستن بارانهای پربار. وشما عالی اشاره کردید که منظور حقیر در اینجا از آفتاب سخاوت همان قرص نان است که مادر می پخت ( کیف مدرسه دوران ابتدایی من همیشه بوی آفتاب سخاوت را می داد) پس وقتی المان و سمبل ما [آفتاب ]است و[ آذرخش]، پر واضح است که در این مقوله و دریک آسمان آفتابی ، رعد نمی تواند حضور منطقی داشته باشد رعد همیشه با آسمان ابری خودی نشان می دهد. پس برق آسا را از حشو بودن لطفن بر حذربدارید
و منظور ازبرق سا همان اصطلاحیست که برای تند و سریع انجام یافتن عملی بکار می بریم و ارتباطی با برق رعد نداردو با اجازتو ن دراین بند [ آذرخش گشاده دست] از آرایه اسلوب معادله بهره بردم
2- درسطر " چرابرکه غرق نمی کند نیلو فران را " باید تکمیل کنم تحلیل استاده نه شمارا که
[ گل نیلو فر نماد نجابت، رشد معنوی، کمال و چرخهٔ تولد و رشد انسان است.] وهمین اوصاف پسندیده ، لایق شخصیت مادر است
تا آنجاییکه حتی طبیعت نیز وجود ایشان را محترم می دارد و برکه به جای زیر گرفتن ، تاج سرش می کند
3 -
☀️سرشان را گرم می کنم
با ترانه های عشقولانه
غمهارا می گویم . . .
الهه ناز ، حسرت
\" بنان\" *حسرت
آواز تو حسرت
شما اگر به بافت این قطعه دقت بفرمایید کاملا یک حس کوچه بازاری و نوستا لژی دارد در شعرهای خداونگار سپید جناب شاملو در چنین ادبیاتی از واژه های کوچه بازاری استقبال می کرد بنده هم این حس و حال را دوست داشته وجنس کوچه بازاری را ترجیح دادم
.
بله استاد جان ببخشید اشتباهم را در مورد فاش گره نیستی.
امیدوارم نماند موردی که پاسخگو نشده باشم. بار دگر ضمن تشکرات صمیمانه خود از شما استاد عجم و همچنین دوستان بسیار گرانقدرم که حضورشان جواهری هستند در زینت صفحه ناقابلم
این هدیه ناقابل را تقدیم می کنم به کلیه نیلوفران باغ زندگی چه آنانکه کوچیده اند و چه آنانکه عطرشان را نفس میکشیم
تقدیم بشما
ودرودبراستاد عزیز جناب فخوری شاعرشعرهای سپید شورانگیز
این بارباشعری زیباودل انگیز برای مادر
🌼درابتدای شعر مخاطب درظاهربایک سپید عاشقانه روبروست که برای مخاطب خاص یا همان معشوقه نوشته شده
واین می تواند نشان دهنده ی عشق بی اندازه ای باشد که شاعر به مادرش دارد اما درابتدا نامی ازمادر نیست واین یکی از شگردهای زیبای شاعرانه است برای اینکه مخاطب رابکشاند دنبال خودش واوراهمراه کند تا پایان شعرش ولذت کشف وشهود راچندبرابرمی کند.
درشروع شعربایک جمله ی کوتاه روبرو هستیم
☀️نیستی یعنی نیستی!
وچقدرزیبا دراین جمله ی کوتاه شاعرازآرایه ی جناس بهره برده ویک جورایی ایهام هم دارد
جناس چیست؟
جناس یکسانی وهمسانی دویاچندواژه است درواج های سازنده با اختلاف درمعنی
دوکلمه ی همجنس گاهی جزمعنی هیچ گونه تفاوتی باهم ندارند وگاه علاوه برمعنی دریک مصوت ویاصامت باهم متفاوتند
ارزش جناس به موسیقی وآهنگی است که درکلام خلق می کندوزیبایی جناس درگرو ارتباط آن بامعنی کلام است
جناس هم درشعربکارمی رود وهم درنثر
دراین جمله نیستی اول به معنای نبودن است و نیستی دوم به معنای مردن وبه هلاکت رسیدن است
شاعرمی گوید نیستی دوری ،رفته ای واین یعنی هلاکت من نابودی من نیست شدن من
وبسیارزیباوموجزبود این بندو درعین حال ایهام هم می توان گفت که داشت
ایهام چیست؟
ایهام آوردن واژه ای است با حداقل دومعنی که یکی نزدیک به ذهن ودیکری دورازذهن باشد ایهام نوعی بازی با ذهن مخاطب است تا ابتدا به معنی ای برسد که درست نیست وبعد باکمی دقت وزحمت معنی درستش را بفهمد
وبراستی آغازقشنگی داشت این شعربااستفاده از این آرایه های نهفته درآن
واما بعد..
☀️مانده ام در گرداب حسرت
خنده تو ، حسرت
اشگ تو ، حسرت
نگاه تو ، حسرت
گرداب حسرت تشبیه قشنگی است شاعر حسرت رابه گردابی تشبیه کرده که درآن همیشه اسیراست وخلاصی ندارد
درحسرت خنده ها وگریه ها ونگاه مادراست همیشه
خنده تو یک (ی) جاافتاده وخنده ی تو باید باشد
☀️بال پرواز ندارم
ای من ای درحسرت تو!
باغ ، حسرت
شکوفه ، حسرت
عطرتو ، حسرت !
بال پریدن ندارد شاعر وهمیشه درغم ندیدندمادرحسرت می خورد
شاعردراینجا بامادرخاطره بازی می کند باغ وشکوفه و نبودن عطرمادر همه حسرت آوراست.
☀️آهای پروانه ها بگوئیدبمن!
چرا برکه غرق نمی کند نیلوفران را؟
پرواز ، حسرت
آغوش ، حسرت
عشق تو ، حسرت
اینجا نماد نیلوفر می تواند خیلی حرفها درخودش داشته باشد ...
نیلوفران مرداب علی رغم اینکه درگل ولای وگنداب رشد می کنند اما بسیارزیباو مقاومند ودرفرهنگهای مختلف نمادها ومعناهای مختلفی دارند
نیلوفر آبی نام دیگرش سوسن است وشاید اشاره به نامی باشد درظاهراما درباطن مطمانا شاعرمعنا ومفهوم خاصی رادرنظر داشته..
درایران هم درقدیم نیلوفرنمادآناهیتابوده ودربرخی اسطوره ها میترا در میان گل نیلوفرزاده میشده
این گل زیبا نشان دهنده ایستادگی و مقاومت هم می تواند باشد وبه این معنی می تواند باشد که محل تولد و رویش مهم نیست بلکه ذات و درون هر انسانی نشان دهنده آن است که در آینده چه خواهد شد و ثمره آن چیست در واقع انسانیت ذاتی است و هر کس که به ان برسد حتی اگر در شرایط نامناسبی هم رشد کرده باشد باز هم آن انسانیت و ذات درستش است که در آخر مثل گلی زیبا نمایان می شود و سرشت آدمی را زیبا میسازد
ریشه در لجنزار داشتن مهم نیست بلکه مهم عمل و نتیجه است درست به مانند شخصی که در خانواده ای تبه کار رشد و نمود یافته ولی در آخر با کمک به مردم این زشتی را تبدیل به زیبایی می کند و همه از او به نیکی یاد می کنند ومی تواند درواقع نمادی ازپاکی ونجابت باشد !
وچقدرزیباست که گلی درمیان لجنزارباشد ورشد کند وخودش غرق درلجن نشود وزیبابماندو زیبایی بپراکند خیلی پرمعناست این نیلوفراینجا
بنابراین مطمانا شاعر دراینجا منظورش به چالش کشاندن ذهن مخاطب است بااین تصویر...
شاید منظدورشاعر مقاومت وایستادگی وپاکی ونجابت مادرانی است که درمیان مشکلات وسختیها وتاریکیهای زندگی باصلابت وپابرجایند!
☀️عجیبا چنین بهار نانجیب !!!
شقایقها سردشان شده بدجوری
ای آذر خش گشاده دست !
برق آسا قاچ بزن خورشید سخاوت را
نان ، حسرت
تنور، حسرت
دستهای داغ تو
واما این بند بهار نانجیب زیباست و ازصنعت تشخیص بهره برده شاعر به بهار شخصیت بخشیده
آذرخش گشاده دست ترکیب قشنگی است
آذرخش
حالا چرا آذرخش آذرخش به معنای برق یاصاعقه اگرباشد
دیگر آوردن برق آسا دراینجا حشو است به نظرم وقاچ زدن خورشید سخاوت بوسیله صاعقه تصویری است کمی دورازذهن ومنطق شاعرانه اش را کمی ضعیف دیدم حال خود شاعر توضیح خواهند داد دراین بند ....
بازهم خاطره بازی شاعردراین بند زیباست
نان وتنورودستهای داغ مادرکه دیگرنیست وحسرت شده شاید قاچ زدن خورشید سخاوت همان تقسیم کردن تکه های نان بین بچه هاست که معمولا مادرها درقدیم که نان تازه می پختند وبچه ها علاقمند بودند به این نان ومادر نان تازه را تکه می کرد وبه آنها می داد چه تصویر نوستالژیک زیبایی بود
☀️ازبچگی شنیده ام
ستاره می شود هرکسی غیب زند
هر روزخدا به انتظار شب هنگامم
بچینم آسمان را
بردامن سیاه و مخملینش
نور ، حسرت
مهتاب ، حسرت
روی زیبای تو حسرت
اینجاهم شاعر اشاره دارد به همان باورقدیمی که هرکس یک ستاره درآسمان ها دارد که ممکن است همان گمشده یا همان عزیز ازدست رفته ای است که انتظار دیدنش رامی کشد ودلش راخوش کرده به این باور اما همه اش فقط حسرتی بیش نیست
مادرنماد ستاره نوروزیبایی وروشنایی است درآسمان ذهن شاعر که دیگرنیست وهمه اش حسرتی شده بردلش
☀️سرشان را گرم می کنم
با ترانه های عشقولانه
غمهارا می گویم . . .
الهه ناز ، حسرت
\" بنان\" *حسرت
آواز تو حسرت
دراین بندهم به غم ها شخصیت بخشیده وسرشان رابا ترانه های عشقولانه وسرودن ونوشتن درواقع گرم کرده که البته همان عاشقانه می بود زیباتربود
باترانه های عاشقانه چون عشقولانه کمی سبک است بارطنزدارد وبه فضای غمگین وتراژدیک این شعر نمی خورد
این بند تلمیح زیبایی هم داشت اشاره به
غلامحسین بنان بنیان گذارانجمن موسیقی ایران داشت که درپانوشت هم خود شاعر آنرا آورده ....که الهه ناز شاهکار ایشان است
☀️فقط دل می داند
نام همه غم های من مادر است
مادر ، حسرت
مادر ، حسرت
مادر،حسرت
ودراین بند آخرهم به زیبایی به پایان برده شعر را شاعر
شاعربازهم به دل شخصیت بخشیده واورا محرم اسرارش دانسته
وتمام این حرفها را زدشاعرکه بگوید درحسرت مادرش است وهمانطورکه گفتم کلی حرف زد ورندانه در آخر نام مادر را آورد تا مخاطب را به خوبی تا پایان باخودش بکشاند
☀️درکل شعرزیباودلنشینی بود بازبانی لطیف وفضایی آرام حس نوستالژیک یکی ازبندها بسیار دلنوازبود که اینگونه نوشتن خاص قلم جناب فخوری است همیشه ازعناصرطبیعی ونوستالژیک بسیاربهره می برند دراشعارشان وهمین هم شعرهایشان را دلبرانه کرده ،صمیمیت خاصی در کلامشان هست که بردل مخاطب می نشیند
🧊فقط شاعر درپانوشت نیستی رامعنی کرده که نباید میکرد خودمخاطب باید کندوکاش کند ولذت شاعرانه اش دوچندان میشود برایش که خودش کشف کند معنا را....
روح تمام مادران آسمانی شاد
و خداوند به تمام مادران عزیزو نجیب توان وسلامتی بده که واقعا فرشته ان
با آرزوی سلامتی برای جناب فخوری عزیز عذرخواهم اگر جسارت کردم وامیدوارم کم وکاستی هایش را برمن شاگرد ببخشید