دستان تو آرامش دستان من است
این تحفه که گفتی همه جان من است
دیشب به خیال خود که تنها بودی
دیدم که سرت بروی دامان من است
دستم که روی سینه ات آرام نشست
دیدم که تپشهای دلت آن من است
یک بوسه گرفتم از لب خندانت
این غنچهٍ لب تمام ایمان من است
ناگه به نگاهت دل من ریخته شد
دیدم که که دلت خسته و حیران من است
دستان تو در دستم و چشمم گریان
بیمار تو ام و وقت درمان من است
آری تو دوای دل بیمار منی
دست تو علاج دست لرزان من است
در سینه فشردم دل زیبای تو را
در سینه تو چشمه جوشان من است
یک چشمه ز عشقت که خروشان گشته
عاشق شده است و وقت طوفان من است
مهرت همهء قلب مرا ویران کرد
مهرت که گذشته وقت آبان من است
اشکم به روی صورت زیبایت ریخت
ابرم به خدا و وقت باران من است
تو در بغلم بودی و آرام شدم
در چنگ منی و وقت جبران من است
دیگر تویی و من و دل و ماه رخت
صد بوسه زنم که وقت جولان من است
عهدی است مرا که عاشقت خواهم ماند
این خوبترین وعده و پیمان من است
تا عمر من و دیدن رویت ای ماه
پایان خوش قصه و پایان من است
بسیار زیبا