سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        جغور بغور

        شعری از

        ابراهیم کریمی (ایبو)

        از دفتر همه چیز و هیچ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۵۱ شماره ثبت ۱۱۹۹۲۴
          بازدید : ۳۹۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ابراهیم کریمی (ایبو)
        آخرین اشعار ناب ابراهیم کریمی (ایبو)

        جغله پک و پوز پپه‌ای
        جغور بغوری می‌گفت و
        فکر می‌کرد
        جختی!
        با جفنگ مفنگاش،خیلی هنر می‌کرد
        جنگولک بازی و جنجال و قیل و قال
        آی جنم دار و بی‌جنم،
        بیا و ببین و فقط!
        حرف و خرت و پرتای من بخر
        داداش! داغونتم
        سرتق سفت و سخت
        سوگور ومنگ و ملنگ قلم ملمتم
        فزرتی‌های فکسنیی مثل من
        پیش تو که رنگی نداره
        تو خدای شعر و ادب و هنری
        آقای آقایان
        قلچماق و قلدر و قوقوسی و یاقوت و قمری
        هرکی پای شعرت و امضا نکنه
        خودش و چاکر و نوکر و بنده‌ی درگاهت نکنه
        یا فقط بگه بالای چش شعرت،آب مروارید آورده خیلی پیره
        یا خدایی نکرده یه گوشه از اونو بخواد لت بزنه
        خلاصه هر که دو سه بار نامه‌ی آی لایوووو آی لایوووو ننویسه برات
        لاوی می‌کنی با تیر و طائفه‌ت!
        گوشش و می‌پیچونی،تو خودت آقای شمرو پیچ شمرونی
        یا اگر زورت برسه،یه قاشوقی می‌زنی،
        مثل خاشقچی پار و پیرار،حسابی اونو قاچ قاچ می‌زنی
        خلاصه خیلی آقایی مشتی،
         تو رو به خدا بگو،از کدوم دار ودیار و خرابآباد هستیخندانک
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4