شنبه ۱ دی
مرثیه شعری از مهرداد درگاهی
از دفتر برای تو نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۴۵ شماره ثبت ۱۱۹۷۹۰
بازدید : ۱۰۱ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب مهرداد درگاهی
|
فصل پاییزی شبهای بلند
برخیز و چشم بگشا
مرثیهام را بشنو
راه خوانده است مرا
فردا خواسته است مرا
ناقوس زنگار بسته
به صدا آمده است
فصل پاییزی شبهای بلند
دست بردار از دامن شب
خیره بنگر که طلوع میآید
خرمنی از نور میتابد
این طلوعی دگر است
مرثیهام را بشنو
که نمیدانم حالم را
طالع نحس عجیبی
به فغان آمده است
دست عریانگر زشت
به هوا آمده است
نفس شیطان
به ردا آمده است
کوچه بنگر
که چه گلگون شده است
جغد شومی
به چمنزار شده است
فصل پاییزی شبهای بلند
ماه پاییزی شبهای قشنگ
نیک میدانم من
ز بلندای جهان
مجمری از نور
به زمین خواهد ریخت
تیرگی خواهد رفت
خاک تشنه به زیر باران
جشنی از موج را خواهد دید
سبزهها خواهند رست
و زمان سپری خواهد شد
آنجا که دگر من نیستم
تو نیستی
ما نیستیم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود