سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دوباره بارش باران...

        شعری از

        علی پیرانی شال (آرام)

        از دفتر آتشِ خاموش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۰ شماره ثبت ۱۱۹۵۲۵
          بازدید : ۲۰۱   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دوباره بارشِ باران… دوباره بارشِ باران دوباره چتر در دستت دوباره رفتنِ تو و دوباره ترس در چشمم مبادا رفتن و امّا… مبادا وُ مباداها دو چشمِ پنجره خیس وُ خیابان بعدِ تو خلوت صدایِ چرخِ گاریچی عبور از کوچه یِ تنها دو چشمِ خسته یِ من با صدایِ پایِ تو غمگین صدایِ پایِ تو کم کم به گوشِ من نمی آید بدونِ تو منم فانوسِ سرگردان مسیرِ گردبادی تند بدونِ تو منم شهری که رویِ صد گسل باشد وَ هر لحظه هزاران بار ویرانم بدونِ تو به چشمِ دیگران کوهم به نزدِ خود پرِ کاهم تویی در من وَ من از خود، همه خالی بدونِ تو شکسته قایقی هستم لبِ ساحل پیاپی موجِ دریا می زند بر پیکرش سیلی بدونِ تو منم ابری به چشمش بغض بارانی هزاران بغض می بارد از اندوهِ دو چشمِ او بدونِ تو منم آن قویِ تنهایی که صیّادی زده تیری به قلبِ جفتِ معصومش بدونِ تو منم آن جاده یِ تنها که افتادم درونِ جنگلِ تاریک منم جنگل بدون تو که افتاده به قلبش آتش وُ دودی بدونِ تو منم آن مردِ اعدامی کنارِ دارِ افکارِ پریشانم مرا ترسِ فرو افتادن از دیوارِ افکارم صدایِ بادِ تندی می زند سیلی به گوشِ پنجره یِ ما وَ گلدانی سفالینه ترک بر سینه اش از غم به زیر آن وُ حالش همچنان حالم که میلرزد ز تنهایی میانِ باد وُ این باران تمامِ شاخه هایِ آن کلاغِ ترسِ تنهایی نشسته بر صنوبر در حیاطِ ما هر از گاهی دلم می لرزد از بانگِ غم انگیزش حکایت می کند شاید غریوِ دردناکِ او نمیدانم از آنچه من نمیدانم… صدایِ پایِ شب هم کم کمک از راه می آید وَ شب غمگین وُ غمگین است وَ شب دلگیر وُ دلگیر است… اگر چشمت به راه و تو در آن تنهاترین باشی چه تصویرِ غم انگیزی چه آهنگِ غم آلودی صدایِ بارشِ باران صدایِ قطره هایِ آن دو چشمِ پنجره خیس وُ دو چشمِ من از آن بدتر دلِ کوچه چه دلگیر است خیالِ غمزده یِ من دوباره با تو درگیر است! وَ تصویرِ تو و رفتن وَ چتری که به دستِ توست وَ تصویر من وُ ماندن وَ ترسی که به چشمِ من غم آلوده ترین نقطه در این غمباره تصویر است علی پیرانی شال(آرام)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۶:۴۷

        سلام هنرمند بزرگوار

        بحرطویلی زیبا سرودید.

        سلامت و دلشاد باشید
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۷:۳۳
        درود بر شما آقای دکتر پیرانی

        خوش برگشتید به جمع مان

        شعر زیبایی خواندم از قلمتان

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۷
        سلام بزرگوار بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۲۷
        با سلام وارادت
        شاعر گرامی
        درودفراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۴۲
        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۳۲
        درودبرشما دکتر جان بسیار زیبا بود احسن برشما لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۹
        خندانک خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۵۴
        درود بر شما استاد بزرگوار خندانک
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید واقعا لذت بردم 💐🌺🌺
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6