جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر محمد جواد خردمند خرم دستان
آخرین اشعار ناب محمد جواد خردمند خرم دستان
|
یار مهربان
تو را من چشم در راهم
تویی ورد سحر گاهم
از آن دم که تو را دیدم
نوایت را که بشنیدم
شدم یکجا سراپا گوش
گهی گویان گهی خاموش
الا ای سرو سیمینم
الا ای شور شیرینم
الا ای مهربان بانو
بیا بنشین بر زانو
گشای از گیسوانت بند
بزن بر جان من یک چند
از آن زخم اهورایی
که جانم را بیارایی
از آن مژگان مشکینت
از آن لبخند شیرینت
زنی ناوک تو بر جانم
کنی هر دم تو شادانم
چو آن نیلی چشمانت
پریشان حالِ زلفانت
بدوزی تو به چشمانم
سپاری تو به دستانم
شوم هر دم ز بویت مست
بر افشانم سر و هم دست
بگیرم تنگ در آغوش
تو را ای گلرخ مدهوش
از آن خمر لبان تو
وز آن گرمای جان تو
بنوشم سیر من می را
بر افشانم ز جان خوی را
چو باشی در برم یک دم
شوم شاه جهان آن دم
تو باشی و من و ساقی
الا یا ایها الساقی
که جانم را ز عشق او
ز تن در کن ز شوق او
من او را خواهم و او من
ز غم های جهان ایمن
شود دلشاد آن رعنا
به ظاهر هم و در معنا
رسیم آنگه به هم شادان
زبان پر ز سپاس یزدان
تویی جان و جهان ما
تویی روح و روان ما
تویی آرامش رویا
تویی آسایش دنیا
تو باشی در کنار ما
زمستان تا بهار ما
شویم دلشاد هر دم بیش
همان سان که بُدیم از پیش
سپاس ای مهربان یزدان
سپاس ای روح و ای ایمان
سپاس ای عشق جاویدان
که هستیم ما به یک پیمان.
MJGoodlooking
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم مثل چشمه وجود شما | |
|
مرسیییی آقا جواد شرمنده میکنی با این همه محبتت عزیزم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و دلنشین بود
عاشقانه و عارفانه