جمعه ۲ آذر
درد شعری از محمد حسنی
از دفتر حیا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۲۰ شماره ثبت ۱۱۸۱۶۸
بازدید : ۲۵۲ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب محمد حسنی
|
درد را این بار
ازیک طرف دیگر نگاه کنیم
حرف را سربازِ
در یک جبهه، که زخم ها ی
در زیر چفیه سرباز
و او با اسلحه و شلیک های تیر بار
و فریاد الله اکبر
توان را بالا می برد
تا خون در بدن دارد
گام ها را تا هدف بردارد
می داند دشمن پیش رو
پیش را خالی نمی کند
صد دام دارد
و او چون کوله پشت اش،
اندک اهل و یاد خدافظی ست
راه را نمی گذارد
در هاله ای از ابهام
توان را بالا می برد
سر بار نماند
که برگردد
با مقام سرگرد، سردار ..
در کنکاو خیابان های اهل..
در پی مقصر
تا شلوغیِ کودک و نوجوان و مدارس
با فریاد گاز
گاز
گاز
گاز
صدا دام جبهه را تدایی کند!
یا زیر سرش کسی بشیند
تا در کنار گذر حیابان ها
و زیر گذر پل ها ، پیاده رو و..
اتفاق های درد آور ،
انتظار دست اهل را بکشند
درد را این بار در زخمِ های
بدن سر بازی ببینیم
که با تمام توان جنگید
تا، ناموس
میهن
زندگی
عدالت!
در امان بماند
محمد حسنی
|
نقدها و نظرات
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
درود ادیب و فرهیخته گرامی سپاس از حضور شما | |
|
سلام واحترام جناب حسنی گرانقدر
بسیار زیباست
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و پرمعنا بود
درود جناب حسنی بزرگوار