سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

تقویم روز

سه شنبه 9 خرداد 1402
    12 ذو القعدة 1444
      Tuesday 30 May 2023

        پر نشاط ترین اشعار

        کانال تلگرام شعرناب

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

        سه شنبه ۹ خرداد

        وصلِ نحس

        شعری از

        محمد اکرمی (خسرو)

        از دفتر سایر اشعار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۳۰ شماره ثبت ۱۱۸۱۲۶
          بازدید : ۸۳   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد اکرمی (خسرو)

        این بی خردی همچو ستوران تا کی؟
        دنباله رَوی از پی کوران تا کی؟

        تا چند به امید ،که از غم بجهیم
        تقلید دروغین ز صبوران تا کی؟

        تا چند جهان خود چو دوزخ سازیم
        امید به وصلِ نحسِ حوران تا کی؟

        تا چند جگر به نیش گیریم به درد
        الحاح ترحمی ز بوران تا کی؟

        چندیست که نالیم درین تیره قفس
        امید به یک روزنِ نوران تا کی؟

        خسرو تو جسورانه خود از ننگ در آر
        اینگونه لگد شدن چو موران تا کی؟
         
        پ ن: با تشکر از جناب بهروز عسکرزاده بابت راهنمایی هاشون . تمام سعیم رو کردم که اشکالات رو رفع کنم
        جگر به نیش گرفتن،جگر به دندان گرفتن: تحمل کردن
        الحاح:التماس کردن، درخواست چیزی با گریه و زاری
        نوران: درخشان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۴۴
        درود شاعر گرامی
        میلاد باسعادت قطب عالم امکان
        امام زمان
        منجی موعود
        حضرت حجت ابن الحسن
        عجل الله تعالی فرجه الشریف
        بر همه شیعیان ومنتظران ایشان
        مبارک باد خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهروز عسکرزاده
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۱۴
        درودی دیگر جناب اکرمی گرامی
        شاعر در این شعر از عهدۀ وزن به‌آسانی برآمده است. امّا چند نکته:
        1. دُور [dowr] (در دُوران) با کور [kur]، مور [mur] و... هم‌قافیه نیست. هجای مشترک در قافیه‌های این شعر قاعدتاً اور = ـور [’ur] است و دُور [dowr] در این هجا با کلمات کور، مور و جز آن که آورده‌ شده است، مشترک نیست. مثلاً شاعر به این منظور در این شعر می‌توانست از کلمات شور [shur]، تور [tur]، سور [sur]، گور [gur] و مانند اینها استفاده کند.
        2. با توجّه به مصراع نخست بیت سوم ـ که «دوزخ» در آن آمده است ـ به نظر می‌رسد که حوران (حور عربی + ان فارسی = حوریان) به‌اشتباه «هوران» نوشته شده باشد زیرا وصلت با «هور» (به‌معنی خور، آفتاب، و معانی دیگر هم) در اینجا متصوّر نیست. اگر چنین باشد، از سوی دیگر، نکتۀ قابل توجّه و تأمّل این است که شاعر برخلاف باور متداول، این وصلت را «نحس» دانسته است که اساساً نمی‌توان بر او ایراد گرفت، بلکه نگاهی ویژه و نامتعارف داشته است و این اصلاً بد نیست بلکه در بیشترِ موارد خوب هم می‌تواند باشد. شاعر باید آنقدر دلیر باشد که بتواند نگاه، اندیشه، باور، دیده یا ارمغان پرندۀ خیال خود را بیان کند.
        البتّه الف و نونِ "هوران" را می‌توان دال بر نسبت هم دانست...
        3. شاعر گفته است:
        «تا چند جگر به نیش گیریم ز درد
        تبدیل کمی صلح به بوران تا کی؟»
        آوردن «صلح» در برابر «بوران» (طوفان، کولاک...) بیانی رسا نیست و نوعی بیگاری کشیدن از واژۀ «صلح» است. زیرا در اینجا قاعدتاً می‌بایست از صلح، آرامش اراده شده باشد نه آشتی و سازش؛ و با این فرض محتمل، معمولاً اوّلین واژه‌هایی که در تقابل با صلح به ذهن می‌آید، جنگ، انقلاب، پیکار، شورش و مانند اینهاست نه «بوران».
        علاوه بر این، مضمون دو مصراع این بیت متضاد است زیرا "جگر به نیش ـ یا به دندان ـ گرفتن"، یا "دندان روی جگر گذاشتن" کنایه از تحمّل کردن، بردباری کردن، اعتراض نکردن و خاموش ماندن است و شاعر در مصراع اوّل در واقع می‌گوید که تا کی خاموش بمانیم؟ امّا از مصراع دوم (بدون توجه به عدم تناسب صلح با بوران) چنین برمی‌آید که: چرا باید (همین) آرامش نسبی را به مثلاً بوران بدل کنیم! مخاطب ناچار می‌شود که از میان این دو پیام متضاد، یکی را برگزیند؟
        در مصراع اوّل همین بیت، بجای «ز درد»، به درد (= با درد) مناسب‌تر است.
        4. خواننده باید دقیق باشد که «نوران» در مصراعِ «امّید به یک روزنِ نوران تا کی؟» به‌معنی روشن و درخشان می‌تواند باشد نه آنکه جمعِ نور باشد زیرا الف) جمعِ نور، نوران نیست. ب) حتّی اگر هم مثلاً نوران جمعِ نور می‌بود، آوردنِ «یک روزن» برای آن مناسب و درست نبود.
        جناب اکرمی ارجمند
        لطفاً بیشتر دقّت بفرمایید و اگر چنین کنید در آینده اشعار درخورتری از شما خواهیم خواند.
        با مهر
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۰۶:۲۴
        ممنون استاد گرامی
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۲۳
        ممنون بابت راهنمایی هاتون . سعی کردم اشکالات رو رفع کنم حتی بعضی از مصرع ها رو به کل تغییر دادم
        امیدوارم بهتر شده باشه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۵۶
        درودی دیگر

        نسبت به صورت پیشین خیلی بهتر شده است.
        قلمتان روزافزون نویساتر
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0