بر دخمه ی داریوش یک شیر
باتیر و کمان و گرز و شمشیر
در سایه ی فر و هر نشسته
تندیس مه و شه جهان گیر
🔥🔥🔥🔥🔥
در پیش دو دستش آتشی داشت
با ایزد خود نیایشی داشت
می دوخت دو چشم را بر آتش
هر باره دعا و خواهشی داشت
🔥🔥🔥🔥
رو کرده به ایزدان ناهید
از چشمه ی آذرخش نوشید
آتشکده را به جان بیفروخت
چون چشمه ی پاک پارس جوشید
🔥🔥🔥🔥
با پنجه ی دست آتش افروز
بشکست طلسم دیو دیروز
با اهرمن پلید سیرت
جنگید و هماره گشت پیروز
🔥🔥🔥🔥
با آتش خشم و خنجر کین
بر دشمن دون به دل خروشید
پنداشت که در شب سیه گون
آتشکده جلوه گاه خورشید
🔥🔥🔥🔥
با ساغر دل ز جام هستی
نوشیده می خدا پرستی
می گفت به هورمزد گیتی:
ای روشنی چراغ هستی
🔥🔥🔥🔥
ای مینو نهب، ای خدای ناهید
ای ایزد بیکران جاوید
از دیو و دروغ و خشکسالی
همواره نگاه دار ملک جمشید
🔥🔥🔥🔥
از مجموعه اشعار
پژواک فریاد
دفتر اساطیر
سروده شده در 401.10.10
پی نوشت:
بر بالای دخمه ی داریوش، نگارهٔ اورنگی است که پایههای آن مانند پنجههای شیر ساخته شده و بیست و هشت نفر در دو ردیف چهاردهتایی آن را بر روی دست گرفتهاند و دو نفر هم سر و ته آن را در دست دارند. 🔥
داریوش در جامهٔ پارسی و با کمانی در دست چپ، بر روی سکویی سهپلهای ایستاده و دست راستش را به سوی آتشدان، تا نیمه بالا آورده و بالای سرش نماد فروهر جای دارد.🔥
روبروی داریوش، آتشی در آتشدان، فروزان است که میتواند آتشِ ستایشگر اهورامزدا، در محراب باشد.🔥🔥🔥
در بالاترین بخش صحنه، نشان موسوم به نماد فروهر که حالت نیمرخ دارد، در مقابل داریوش جای گرفته و دست راستش را کمی بالا آورده و رو به جلو دراز کردهاست و با دست دیگر حلقهای را در دست دارد.🔥🔥🔥
در گوشهٔ بالایی سمت راست صحنه و همسطح با نماد فروهر، یک دایرهٔ کامل که هلالی در درون دارد، دیده میشود. 🔥
این گوی میتواند نگارهٔ توأمان ماه و خورشید (شب و روز) یا نگارهٔ ماه اما ممکن است به رمز، پایان عمر داریوش را بیان کردهباشد.🔥
در یکی از سنگ نبشته هاداریوششاه گوید: اهورامزدا و خدایان خاندان شاهی مرا یاور باشند. اهورامزدا این کشور را بپاید از سپاه دشمن، از خشکسالی و از دروغ. به این کشور نیاید نه سپاه دشمن، نه خشکسالی و نه دروغ.🔥🔥🔥
جالب و زیبا بود