سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        غمِ هِجران

        شعری از

        فاتیما رضایی

        از دفتر شعر سپید نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۳۸ شماره ثبت ۱۱۶۵۶۷
          بازدید : ۱۹۰   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاتیما رضایی

        آرزو دارم که من تا قبل مرگ
        راهی خانه اش شوم به اِذن او
        یااباعبدالله هرکه رادیدم شده چَندین بار
        زائر میهمان سَرای خانه اَت
        خود دانم که گُنَّه کارم ولی
        سینه می شِکافم زِ غم نَدیدنت
        گفته اند هرکه بیایید شَهرَت
        نمک گیرَت میشود به هرطریق
        خواهم که شوم نمک گیرسُفره اَت 
        اما حیف روسیاهم روسیاه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۴۱
        خندانک خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        🙏🙏🌹🌹
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۴۳
        درود بانو
        متن معمولی زیبایی است
        یا حسین شهید(ع) خندانک
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۵۴
        درود.. خندانک
        به امید حق به خواسته‌تون برسید.. خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۳۸
        عرض احترام مهربانو🙏
        سپاس🙏🌹 انشالله🤲🤲
        ارسال پاسخ
        محمد حسنی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۰۸:۰۹
        درود بر شما
        اجرتان با اباعبدالله خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۳۲
        درود جناب حسنی 🙏
        سپاس🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۰۴
        درود بر شما
        زیبا قلم زدید خندانک

        یا اباعبدالله الحسین(ع)
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۳۳
        عرض احترام جناب رمضانی 🙏🌹
        سپاس ازشما🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۵:۵۰
        درودبیکران بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۳۴
        سپاس بزرگوار🙏🌹🙏🌹
        ارسال پاسخ
        زلیخا رامیار،امید سحر
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۱۰
        درود بانو جان خندانک
        روسفید شوید به لطف ابا عبدالله الحسین علیه السلام خندانک
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۴۲
        درود مهر بانو🙏🌹
        سپاس بزرگوار 🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۰۳
        دورد برشما زیبا بود 🌹🌹🌺
        فاتیما رضایی
        فاتیما رضایی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۱۶
        عرض احترام جناب کاظمی نیک 🙏
        سپاس بزرگوار🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5