سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 5 خرداد 1403
    18 ذو القعدة 1445
      Saturday 25 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۵ خرداد

        دلم

        شعری از

        رباب (آلاله )

        از دفتر آلاله نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۳:۱۴ شماره ثبت ۱۱۶۳۵
          بازدید : ۱۰۵۶   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رباب (آلاله )


        وقتی کسی رو دوست داری 
        بهش نگو بزار برو
        قلبشو تو رها نکن
        بگو بمون و زود نرو
        وقتی دلت پر از غمه 
        عشقتو دوست داری بیاد
        سرتو نازش بکنه 
        بگه 
        دل تو چی میخاد
        آخه دلم تنگه برات
        شدم دیوونه ی نگات
        کاشکی یه روز گم میشدی 
        تو خواب و رویای چشام
        سوار ابرا میشدی
        میرفتی از یادم ،فدات
        من دختر ابر سفید
        عاشق چشمای توام
        دیوونه ی اومدنت
        خمار چشمای توام
        وقتی کسی عاشقته 
        نگو واسش تموم شدی
        نگو که دل زود میشکنه 
        آخه چرا سنگی شدی
        وقتی چشات میباره اشک
        هق هقت همدمت شده
        کی بهتر از او میتونه
        یاور و دلدارت باشه
        اومده بودی اینورا
        دلم چه زود رفت از دلت
        گفتی به من که عاشقی
        عاشقی زود یادت میره
        دلم شده باور من
        شبم شده تار و سیاه 
        عذاب بی حدی دارم
        رفتنتم مصیبته
        بودنت اما یک عذاب
        میگم برو
        اما دلم تو رو میخاد 
        میگم بدی 
        اما نرو
        میگم تنفرم شده زیادی از حدش برو
        اما ته دلم میخام زار بزنم تو بغلت
        سیاهه دنیا به خدا 
        پر از نگاه آدما
        که بت برام ساخته بودن 
        یه چوب تر به من زدن 
        به اسم تکفیر و جنون
        گفتن که من دیوانه ام
        اما ندیدن دلمو
        بالم شکست 
        سوخته دلم
        هر کی رسید لگد پروند
        آتیش زدن  به جون من
        جونم رسید به آخرش
        خاکسترم 
        شدم سیاه
        آلاله پوسیداز درون
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0