وطن

درودبربانوفریال عزیزم
چقدر عالیه که روزبه روز قلمتان روبه پیشرفت است
آفرین برتلاش وپشتکارتان بانوجانم
کم کمک هم ازدرددل های عاشقانه دورشدین وهم موضوع شعرتان ازعشق عبورکرده و داره دلنوشته های بااحساستان رنگ وبوی شعرمی گیرد
ولی هنوز هم کمی ضعف تالیف وتصاویرکلیشه ای در شعرتان هست که مطمانا بهتروبهتر خواهد شد با این علاقه وتلاشی که شما دارید ...
ببینید درهمین شعرتون تصویر داغ لاله ها وگل های پرپر زخم وطن جوی خون همه اینها تصاویر کلیشه ای وبسیارپرتکراره که خیلی ازشاعران استفاده کردند ومی کنند وباید سعی کنید رها بشید ازاین تصاویرتکراری موضوع شعرموضوع بروزی است ومیشود رویش بیشترکارکرد ومانورداد..
جدا ازآن شما ابتدا ازرنج یک دخترگفتید وسپس ازداغ مادرانه ولی نتوانسته اید آنجورکه باید بین این دو رابطه برقرارکنید ومخاطب گیج می شود کلمه ی دفتر ودرد هم تکرارشده واز زیبایی شعرکاسته کاغذ ودفتر یکیش کافی است دیگر
چون تازه کاربودید من زیادی گیرنمیدادم بهتون ولی الان که می بینم می توانید بهتربنویسید وتوان پیشرفت دارید ازتون انتظاربیشتری خواهم داشت
این شعررا هم می شود ویرایش کرد تاهم موجزترشه وهم مشکلاتش کمتر بدین صورت:
این روزها
دفترشده
محرم راز دختر
قلم رابرکاغذ می فشارم
آه
نوشتن هم درد دارد..
الهی تو مرهمی باش
برزخم های عمیق وکهنه ی وطن
براین داغ مادرانه
انگارهرروز
خیابان را
باخون غسل می دهند
گاهی فکر می کنم
دنیا به آخر خط رسیده!

‌باکمی جابجایی وحذف برخی کلمات تکراری به نظر من موجزترشد ....

موفق ترباشید نازنین