يکشنبه ۲ دی
در خلوت اتاق درد شعری از ساسان مردوخی
از دفتر عصر واژگان.. نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱ ۱۸:۲۲ شماره ثبت ۱۱۵۰۶۹
بازدید : ۲۹۳ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب ساسان مردوخی
|
نه شاعر ، نه نویسندهام
دیوانه ای در کنج خلوت اتاق نشستهام
آواز ظلم و بی کسی به دیوار اتاق می کوبد
حیف که نه شاعرم و نه نویسنده بنویسم
از این درد پر بغض
از این اشک و این حوض
کودک از بی مادری،مادر از بی فرزندی
جویبار خون این شهر،صدای سکوت این درد
قافیه های در هم شعرم گر بماند تا ابد
واژگان مانده در سرم شوند برگ، در کفن
بگویید دیوانه، دیوانه نبود،تنها بود و بی کس
عالمی داشت در کنج خلوت اتاق درد
حیف که نه نویسنده شدم نه شاعر سرا
که ردیف کنم این قافیه های در هم را
دیوانهای شدم در دیوانه خانه
پرنده ای شدم در قفس آشیانه
.
حوض:چشم
برگ:گل،درخت
.
ساسان مردوخی
|
|
نقدها و نظرات
|
دلا از چه می نالی که اهل قلم دست در دست هم نهند تا عدم
حضورتون پر مهر استاد چشمه🌷 | |
|
نگاهتون زیباست | |
|
سپاسگزارم از توجهتون بانو🙏🖤 | |
|
سپاس از شما مرضیه خانم 🙏🙏🌹 | |
|
سلام و ادب استاد حسینی...✨ خیلی خوشحال شدم بابت این کامنت زیباتون امید وارم همیشه شادی بخش دلها باشید🌹🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.