سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      مرا به میم اول نامت هزار حاجتست...

      شعری از

      محسن ملکی (سامان)

      از دفتر شعرناب نوع شعر نثر و انواع آن

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۰۷ شماره ثبت ۱۱۲۵۱۷
        بازدید : ۳۳۵   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محسن ملکی (سامان)
      آخرین اشعار ناب محسن ملکی (سامان)

      هوالمحبوب...
      میدانی چیست؟
      بی تو هرگز نمی شود جهان را تصور کرد
      تاریک است و سرد
      یخبندان است و ترسناک
      بی تو کم رمق است خورشید.
      آیا ممکن است غلط باشد که می گویند:
      این خورشید است که بر ماه می تابد؟
      شاید اصلا این ماه است که
      خورشید را چراغانی‌ میکند و گرم
      بگذار عاقلان بر من خُرده بگیرند و
      دیوانه خطابم کنند
      آخر آن ها که "تو" را ندیده اند
      آن هم از نزدیک
      اصلا آن هایی ‌که تو را دیده اند
      مگر تو را فهمیده اند و می شناسند؟
      که بدانند چه می گویم!
      آیا دیوانه ای مانند من هست،
      که با دیدنت
      اینگونه برایت ببافد خیال را
      و بار کند دارِ قالیِ نقش تُرنجَت را؟
      نکند واقعی باشد
      جنون از عشق ماه!
      گوشَت را جلو بیاور...
      کسی نشنود
      دنیا پُر است از بخیل و حسود و تنگ نظر...
      نیمه شبی که دل بی تاب بود
      حافظ از شیراز مُهرِ تایید حرفایم را فریاد زد،
      آنجایی که گفت:
      "دلم‌ جز مِهر مَهرویان طریقی بر نمیگیرد"
      من چه بگویم دیگر؟
      و چه کنم جز اینکه بی پلک زدن
      نیمه های هر ماه بیایم تماشایت کنم
      و آهسته بخوانم نامت را
      با صدایی که لرزشش
      "ریشتر" را به سُخره میگیرد!
      و گِره بزنم زمان را به تارِ مویت
      و زخمه ها بزنم بر گِره هایش
      تا نوایش هوش را بِبَرد از سَر هر شنونده...
      و سِحر کند زمین و زمان را...
      راستی، داشت یادم میرفت
      امشب میخواستم برایت غزلی بگویم با این مَطلع:
      مرا به "میم" اول نامت هزار حاجتست...
      که دیدم ماه کامل است
      عقل از سَرم پرید و سخن به درازا کشید...
      روزی هم می رسد که واژه ها را از شوق آمدنت
      برای تکمیل کردن این غزل پاره ها به خط می کُنم...
      "انّ وعد الله حق"🌙
      محسن ملکی
      چهاردهم محرم ۱۴۴۵
      بیست و یکم مرداد ماه ۱۴۰۱ 
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۱۸
      درود بزرگوار
      جالب و زیباست خندانک
      سارا (س.سکوت)
      شنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۰۸
      درود بر شما بزرگوار
      قلمتان نویسا خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۵۰
      بسیارزیبا سرودی بود
      درود بنده را بپذ یر
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1