دود جناب سلیمی
سپاس از حضور و توجه تان
خدمتان عرض کنم
که نکته مهم این مطلب ابتدا
همان تعریف زندگی ست
که همراه پستی و بلندی هاست
به نظرم اقشار عامه مردم
درک بهتری از زندگی دارند
زیرا کم و زیاد گرمی و سردی آن را
چشیده اند
اما اینکه عده ای تنها در پی راحتی
سفره های رنگا رنگ و شکم باره گی هستند
و بی اعتنا بی پیرامون هستند
این موضوع هم از جنبه انسانی و
هم دین و آیین ما نکوهیده است
و البته و اکنون دغدغه همان قشر عام
جامعه هم است
چه چرا باید چنین شکاف طبقاتی باشد
پس به نظرم این موضع قابل تانل است
اما دیدی که من به بشریت دارم
بالاتر از حرف هاست
به نظر من در هر صورت انسان پا به این
دنیا نهاده..
و زنجیر زندگی بر پای آن بسته شده
پس ملزم به زندگی هستیم
این موضوع را می توان یک درد مشترک
همه اقشار بشر دانست
هیچ فرقی نمی کند
غنی و فقیر و ضعیف و قوی،
هر کسی را در این دنیا، نزدیک اش شویم
می بینیم که یک مشکلی دارد
یک دردی دارد
یعنی کسی در این دنیا نیست که
دردی نداشته باشد
پس این جا، ما می توانیم به موضوع
دردمندی انسان پی پی ببریم
و بقول استادی:
از جبهه ای در مقابل هم گرفته ایم
پایین بیاییم
تا بتوانیم برای هم کار انجام دهیم
و بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم
حرف در این باره زیاد است..
در پناه خدا
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود