درودهاوسلام مبتهج
استادمحرمه مهربانوی مکرمه
شاعره زهراآهن ملکبانوی سیب
باحضورونگاه تان
نغز ترین آهنگ را در بذل الطافتان هدیه کردین
و احسنت من بر حضور با فرّتان در حضوری سبز
پویا مانید و پایابسرایید
^_^^_____^^^
این منم! رهگذری بی سر و پا در تاریخ
زندگی با گذر از «مسئلهی شر» زیباست!
خسته از کوچهی بن بست زمانم امّا
در سرم خانهی جاندار و اصیلی برپاست
سر درش کاشی فیروزهی نیشابورست
روی آن حک شده با نام خدای آغاز
حلقه و کوبه و گلمیخ و کلون بر در هست
پشت در، هشتی و دالان و حیاطی دلباز
حوض پر آب و درختان پر گنجشککها
شمعدانی سر ایوان و ستونها کاشیست
انعکاسی پر رنگ از اُرُسی در تالار
سقف تالار پر از گچ بری و نقاشیست
بعد اتاق سه دری، پنج دری، پستو، رَف
(روی رَف ترمه و آیینه و جامی میناست)
فرشها قرمز لاکی و به نقشی افشان
مثل دشتی پر گل در نظرم روحافزاست
پشت این چهرهی پژمردهی ویران من هم
در خودم دختر زیبای لوندی دارم
نیم تاجی به سرم از گل وحشی دارم
بر تنم دامن پرچین بلندی دارم
خون اجداد شرابی شده در رگهایم
سرخوش و شاد از این مستی بی سردردم
«پیرهن چاک و غزلخوان» شب و روز آزادم
فارغ از مرز زمان در همه جا میگردم
گاه در بلخ و هراتم و دمی در نخشب
گاه از رود زرافشان بخارا خیسم
گاه در هیبت بانوی بلوچم گاهی
پنبه با دست زن ترکمنی میریسم
من در آن سوی ارس، شعر نظامی بر لب
خوشه از عشق اساطیر کهن میچینم
در خیالم به وطن خواهی و مردم داری
من جگردارتر از بابک خرم دینم
آه! افسوس که این خاک اگر رستم زاد
خنجر پشت سرش نام برادر بوده
مازیاری شده بر دار و خیانتکارش
باز بی شبهه و ابهام برادر بوده
این برادرکشی از روز ازل مرسوم است
هضم این حرف برایم چقدر سنگین است!
«ارزشی» هست اگر ارزش انسان بودن
سر بچرخان و ببین مام وطن غمگین است
یک طرف طفل عرب در عطش از بی آبی
یک طرف سفرهی خالی، طرفی دیگر هم
سوختبرهای بلوچی که به خون میغلتند
فقر و بیکاری و حرمان، شده آشی درهم!
سهم تالاب پریشان، غم نرگسزارش
سهم نرگس شده خشکی پریشان حالش
از میانکاله نگویم که دلم پر خوناست
از ارومیه و مرغان شکسته بالش
گفته بودی که قرار است برابر باشیم
سهم ما کوله بری، فال فروشی در راه
سهم ما حبس ابد، رنج، ولی میگوییم
شاید این بار «یهودا» برود در این چاه!
خیره در آینه هستیم به خود میگوییم
میشود باز که بی هیچ غمی خوش باشیم؟
میشود باز رسد روز نویی در میهن
تا در این ریشهی هموند کمی خوش باشیم؟
شاعرهزهراآهن (ملک بانوی سیب)
جالب و زیبا بود