پنجشنبه ۸ آذر
مادرم کلاه بردار خوبی بود شعری از محمد حسنی
از دفتر حیا نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۴۶ شماره ثبت ۱۱۱۹۳۶
بازدید : ۲۹۴ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب محمد حسنی
|
مادرم
کلاه بردار خوبی بود
وقتی که
فراموش میکردم
کلاهم را
در خانه
از سرم بر می داشت
او می دانست
خانه گرم است
سرما نمی خورم
بخاری روشن است
پشت پنجره
برف می بارید
و من بی هیچ ترسی،
اجازه می دادم
در روز چند بار، مادرم
کلاه بر سرم بگذارد
کلاه از سرم بر دارد
کلاهم را بر سرم محکم می کرد
دلم چون سرم گرم می شد
پاهایم جان می گرفت
ذهنم آرام می گرفت
به راه می افتادم
*
امنیت یعنی :
کشور
راه بری، چون مادرم می گرفت
دل اش آرام می گرفت
به کار می افتاد
محمدحسنی
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد عزیز سپاس از حضورتان سایه تان مستدام | |
|
درود بر شما بانوی واژه ها سپاس از حضور و لطف نگاهتان در پناه خدا | |
|
درود بر استاد انصاری مهربان خدا نگهدار شما باشد سپاس از شما در پناه خدا | |
|
درودتان باد استاد فتحی عزیز سپاس از حضور و دلگرمی تان در پناه خدا | |
|
درود بر شما بزرگوار لطف کردید بنده را خوشحال کردید با نظر ارزشمندتان سپاس از شما در پناه خدا | |
|
درود شاهزاده عزیز سپاس قشنگ حضور شماست در پناه خدا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود