سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      باز آمده

      شعری از

      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)

      از دفتر جدید نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۰۷ شماره ثبت ۱۱۱۹۱۴
        بازدید : ۲۲۳   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      آخرین اشعار ناب پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)

      ز اشتیاق چشم تو باز این قلم باز آمده
      گوشه گیری را رها ، با رقص و آواز آمده 
       
      کرده با نبض نگاهت گامهایش را ردیف
      زین سبب در ابتدا با نظم و همساز آمده
       
      گفته بودی یک غزل گویم و او فهمیده است
      گَه نگاهش میکنی با شوق پرواز آمده 
       
      تا به قصد خود نمایی عازم این صفحه شد 
      دست وپا گم کرده و ناکوک و ناساز آمده
       
      هر چه میگردم نمی یابم کسی اطراف خود 
      هر کسی از گوشه ای دلشاد و طناز آمده
       
      عاشقان را آرزو وصل است و دوری عین درد 
      یا فریبم داده یا با قصد اعجاز آمده 
       
      با سلام و درود  خدمت جناب عزیزیان بزرگوار 
      با اینکه این مورد به تازگی نوشته شده مطلبی که در مورد کاربرد "از " فرمودین رو نتونستم در ابتدای
      مصرع اول سریع اصلاح کنم  پس از ارسال حتما در مورد تغییر آن سعی خواهم کرد 
      با تشکر فراوان
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰
      درود بزرگوار
      "با اشتیاق چشم تو..."
      در مطلع چگونه است خندانک
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۵۲
      سلام استاد عزیز
      ممنون از توجه و راهنمایی شما
      بسیار عالیست
      خیلی محبت کردین خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۵۳
      درود
      غزل زیباییست👏👏🌺🌺
      نکته هارا جناب زارع مبسوط بیان فرمودند و بنده نکته خاصی به دهنم نمی‌رسد.
      وزن
      فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
      است
      که در برخی مصرع ها مانند مصرع ۳ رکن آخر به فاعلات تبدیل شده که مجاز است.
      چند خط پر حرفی بنده را ببخشید.
      ویرایش در شعر این امکان را به شما می‌دهد که یک مصرع را به دهها روش بیان کنید.
      حال ، اینجا " ز" شاید از شود بهتر باشد ، ولی وقتی یک " ز" را بخواهیم به از تبدیل کنیم شاید در نهایت آن " از " هم در ویرایش نهایی باقی نماند.
      مثلا
      سوی چشمانت به شادی این قلم باز آمده
      صرفا برای مثال بود
      بابت بیان این موضوع که در ویرایش، دیدمان را محدود نکنیم و این هنر شعر و دنیای وازگان است که میشود یک مفهوم را هزاران سال گفت و باز هم گفت!
      یک نکته دیگر که مایلم انرا نیز مد نظر داشته باشید.
      " را" ی مفعولی گاهی در شعر حذف میشود و بنده نمیخواهم حکم صادر کنم که نشود! چون خودم هم گاهی این را  ی   مفعولی را حذف میکنم . منتها باز اولویت این است که تا میتوانیم تلاش کنیم حدف نشود.
      در مصرع اول این بیت ...
      هر چه میگردم نمی یابم کسی اطراف خود 
      هر کسی از گوشه ای دلشاد و طناز آمده

      کسی را اطراف خود. بعد از کسی یک " را" ی مفعولی حذف شده
      هرچه میگردم نمی‌یابم کسی را گردِ خود
      صرفا باب مثال.
      و مصرع دوم این بیت یا صعف تالیف معنی دارد یا بنده متوجه منطور نمیشوم.
      در مصرع اول میگوییم کسی اطراف من نیست
      و در مصرع دوم میگوییم هرکسی از طرفی آمده، در صورتی که این در ذهن می آید که هر کسی از طرفی رفت، نه امد.
      پس بنظر میرسد مصرع اول نیاز به ویرایش مفهوم دارد

       تا که بسم الله گفتم دیده ام با اشک شوق
      هرکسی از گوشه ای دلشاد و طناز امده

      اینها را صرفا باب مثال مینویسم، چون ویرایش بعد از قبول توسط شاعر صرفا با خود اوست🙏

      و نکته نهایی، قافیه های هم خانواده اگر میشود استفاده نکنید مگر معنی ای کاملا متفاوت با رکن مشترکشان داشته باشند.
      هم‌ساز و ناساز گویی انچنان که بنطر میرسد قافیه تمام عیاری نباشد.
      ببخشید پرگویی بنده را

      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۲
      سلام و درود فراوان خدمت استاد بزرگوارم جناب عزیزیان خندانک خندانک خندانک
      امیدوارم عجله و بی تابی بنده را در خواندن نظر شما (با ارسال پیامم ) ببخشید
      چون سعی کرده بودم موارد گذشته را در حد توان رعایت کنم مشتاق دیدن نتیجه آن بودم . بابت نکات بدیع و دقیق شما چون همیشه سپاسگزارم همینطور اصلاحاتی که محبت کردین .
      نکته ای که در مورد بیت ماقبل آخر اشاره فرمودین باعث شد یکی دیگر از مواردی که در موردش درگیری ذهنی داشتم عرض کنم . بله دقیقا اشکالی
      که فرمودین وجود دارد غرض از " هر کسی از گوشه ای ..... " این بوده که
      از گوشه و کنار طنازی کرده و نزدیک نشده و با همین مفهوم بیت بعدی مفهوم پیدا میکند ( یا فریبم داده یا.. ) بنابرین اشکال ، ضعف در بیان مفهوم بوده و در صورتی که اصلاح زیبای شما را بکار برم ( تا که بسم الله گفتم دیده ام با اشک شوق....) دیگر منظورم حاصل نمیشود
      اما نکته ای که عرض کردم در موردش درگیری ذهنی داشتم این بود که این
      شعر مخاطب خاص دارد ( نه به معنای مصطلح در زبان محاوره جوانان امروزی ) و پاسخ به مجموعه مطالب مطرح شده در فضای دیگری ست ( نه سایت وزین شعر ناب ) که منظور بنده برایشان روشن است گرچه شاید در این مورد شما و سایر بزرگواران بتوانند با ذکر این توضیح، مصرع مورد بحث را براحتی تغییر دهند که منظور گویا شود و دارای تناقض در بیان نباشد اما در کل تکلیف اشعاری که دارای چنین ویژگی ست چیست ( با فرض اینکه براحتی قابل اصلاح نباشد ) آیا انتشار آن در فضایی غیر از محل کاربرد خود اشتباه است و اساسا نباید مثلا در بین اشعار یک مجموعه باشد یا چنین مواردی دارای سابقه هستند ؟
      با تشکر از لطف و محبت شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک












      ارسال پاسخ
      سید هادی محمدی
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۲
      درود بر شما جناب فخرایی

      فارغ از شعر و شاعری و عروض و قافیه مطلبی که فراموش شده را عرض میکنم و آن روحیه ی بسیار لطیف و نقد پذیر حضرتتان است.
      شاعر بودن زیاد مهم نیست انسان بودن شرط است
      وزن و قافیه و عروض و تکنیک اکتسابی است
      انسان بودن هم نیمی اکتسابی و نیمی ژنتیکی است چه بسا گاهی اکتساب می چربد بر ژن
      همین که با سعه ی صدر در صدد یادگیری هستید شعرتان برایم هزاران هزار از غزل های شیرین شاعر نماهایی که در ظاهر موش اند و در پشت سر شغال درنده گواراتر است

      آفرین بر روح لطیف و طبع بلند شما

      خندانک خندانک
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۴۱
      سلام و درود فراوان بر شما
      خندانک خندانک
      چون بزرگوار دیگری هم در گذشته به این مورد اشاره کرده بودند عرض این نکته به نظرم واجب آمد
      محبت و لطف شما بسیار برای بنده ارزشمند هست ولی این ویژگی بیشتر
      برآمده از فضای این سایت و احساس و انرژی مثبتی ست که درآن وجود دارد
      بنده از فضای دیگری (شبکه های اجتماعی )به معنای واقعی کلمه فرار کرده و به اینجا پناه آورده ام (حضور دارم اما بی تفاوت و جز در موارد لازم خود را درگیر ش نمیکنم )
      فضایی که بیش از محتوا حواشی حاکم بر آن بود به ندرت نظر و مطلب آموزنده ای یافت میشد (البته آنجا هم در خصوص مطالب ادبی و شعر در پیامهای خصوصی با بزرگان زیادی مشورت کرده و نظرشان را در موارد گوناگون جویا شدم و همینطور از همان فضا راه به کلاس و آموزش و شروع فراگیری بردم اما اینها استثنا و جو غالب همان بود که عرض کردم )
      اما در فضای آرام اینجا صحبت فقط از شعر است و شعر و شعر نه چیز دیگری طبیعی ست که برای چنین فضایی احترام فراوانی قائلم و قدردان محبت اساتیدی که در کمال تواضع وقتشان را صرف آموزش دیگران میکنند ( که جرقه آن با محبت جناب عزیزیان خورد و این جسارت و اعتماد به نفس را به بنده داد که در فضایی چنین حرفه ای نوشته های غیر حرفه ای خود را در معرض نقد بزرگواران دیگر گذاشته و بیاموزم
      وگرنه شاید اگر در آن فضا مطالب بنده را میدید قضاوت متفاوتی داشتید
      والبته قظعا همه اینها حکایت از درایت مدیریت محترم سایت دارد که از ایشان هم کمال تشکر را دارم
      باز هم از لطف شما ممنونم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۱۷
      سلام آقای فخرایی عزیز خندانک
      غزل زیبا و دلنشینی بود خندانک خندانک خندانک
      وزن تموم مصاریع درست بود(با لحاظ اختیارات شاعری) خندانک
      اگر بخواهیم از مصرع اول، (ز) را حذف کنیم، با حفظ معنای مصرع می توانیم بگوییم:
      (باز از شوق دو چشمت این قلم باز آمده)
      و البته به کار بردن دو (باز) کمی ناخوش است بر طبع، و حتی می تواند حشو به حساب بیاید، بنابراین میشود مثلاً گفت:
      (ای که از شوق دو چشمت این قلم باز آمده)
      در مصرع چهارم میشد بجای (زین سبب)، گفت (این چنین)
      بجای (در ابتدا) میشد گفت: (از ابتدا)
      بعد از (...غزل گویم،) یک کاما و مکث لازمه تا حرف ربط (وَ) با فتحه خوانده شود و وزن درست باشد.
      بجای(گَه) میشد گفت: (چون) یا (تا)
      البته اینا همشون در حد پیشنهاده و شایدم نادرست باشه ولی میشه بهشون فکر کرد خندانک
      سپاس برای غزل زیباتون خندانک
      زنده باشید خندانک
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۰۹
      سلام و درود فراوان
      استاد بزرگوار منت گذاشتین و وقت زیادی صرف نوشته بنده کردین
      ازلطف شما سپاسگزارم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بله همانطور که فرمودین از اختیارات شاعری در مواردی ( شاید زیاد ) استفاده کردم و البته چند سوال از حضورتان داشتم
      - آیا نفس استفاده از اختیارات شاعری مذموم است ( شعری که بدون اختیارات باشد برتری دارد ؟)
      - در هر صورت میزان استفاده مهم است ؟ استفاده بیشتر ضعف بشمار می آید ؟
      - متاسفانه در مورد حشو ( از نظر ادبی و کاربردی و نه لغوی ) اطلاعی ندارم اگر راهنمایی کنید ممنون میشم
      * در هر صورت همین میزان توجه شما یک دنیا ارزشمند است اگر پاسخ
      سوالاتم را محبت کنید منت گذاشته و در غیر اینصورت هم قدر دان لطف
      شما هستم خندانک خندانک خندانک
      پیشنهادهای شما بسیار دلنشین و زیباست حتما استفاده خواهم کرد
      سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۲
      با سلام خدمت جناب عزیزیان بزرگوار
      جسارت و پر توقعی بنده را ببخشید
      چشم براه نظرات ونکات دقیق شما چون همیشه هستم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۱۹
      درودی دیگر خندانک
      نفس استفاده از اختیارات شاعری مذموم نیست زیرا در محدوده ی قواعد وزنی است و قواعد وزنی(و بطور کلی فنون شعری) اصولاً بر پایه لذت ِ طبع، و در طول قرنها تدوین شده اند، و اگر طبع را خدشه دار میکردند بی گمان مورد پذیرش نبودند، اما با وجود اینها، غالباً(و نه همیشه)آن بخشی از شعر که در آن از اختیارات شاعری استفاده نشده باشد یا کمتر استفاده شده باشد روانتر است و بر طبع خوشایندتر و بنابراین از نظر معیارهای هنری، برتر است نسبت به همان بخش در صورت استفاده از اختیارات.
      معنای این حرف این است که در ارزشگذاری شعر عوامل بسیاری دخیل هستند و این موضوع یکی از آنهاست و آن هم عاملی کم تاثیر. اشعار بسیاری وجود دارد که در آنها از اختیارات شاعری استفاده شده ولی چه بسا ارزش هنری آنها از اشعاری که در آنها از اختیارات استفاده نشده و بقول معروف وزنشان صحیح و سالم است، بیشتر است.
      در بسیاری مواقع، استفاده از اختیارات شاعری توسط مخاطب عام حس نمیشود، و فقط طبع لطیف و نگاه منتقدانه و فنی می تواند درکش کند.
      تقریباً تمام شاعران، کمابیش از اختیارات شاعری استفاده کرده اند، یکی بیشتر یکی کمتر، زیرا استفاده از این اختیارات، دسترسی شاعر را به گستره ی وسیعتری از واژه ها امکان پذیر می کند، و طبعاً می تواند باعث غنای معنایی شعر شود.
      حشو در شعر به معنی استفاده از واژه هایی است که نقش معنایی خاص و قابل توجیهی در شعر ندارند یا اگر دارند نقششان قوی و محکم نیست، و درواقع بیشتر برای پر کردن وزن، یا درستی وزن وارد شعر شده اند. مثل خیلی از مترادفها، خیلی از واژه هایی که معنایشان در واژه های دیگر یک مصرع یا یک بیت وجود دارد ولی شاعر آنها را به کار میگیرد تا وزن درست باشد.
      حشو از نشانه ها ی ضعف شاعری به شمار می رود و مهارت شاعر را در گزینش و به کارگیری درست واژه ها زیر سوال می برد. البته حشو، گاه کاملاً مشهود است و گاه چندان به چشم نمی آید، و نیز هر استفاده از مترادفی حشو نیست و تشخیص آن گاه نیاز به دقت و موشکافی منتقدانه دارد.
      آنچه در این مجال می توانستم بگویم همینها بود، و البته می توانید با مطالعه و تحقیق به جزئیات بیشتری برسید خندانک

      به امید پیشرفت همه ی ما خندانک
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۱
      با سلام
      بسیار از لطف شما و پاسخ مشروح و وقتی که گذاشتید متشکرم
      امیدوارم در آینده نیز بنده را از راهنمایی ارزشمند خود محروم نفرمایید
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد گلی ایوری
      چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۱۹
      درود بر شما خندانک
      از شعر و بیانات نغز شما و دیگر دوستان بسیار استفاده بردم خندانک
      سربلند و سراینده باشید خندانک
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      پژواک فخرایی تهرانی نژاد (پژواک)
      جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۲۲
      بزرگوارید
      از لطف شما بسیار سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1