سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        معکوس

        شعری از

        مسعود محسنی نژاد

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۱ ۱۷:۱۰ شماره ثبت ۱۱۱۵۱۳
          بازدید : ۱۶۳   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسعود محسنی نژاد
        آخرین اشعار ناب مسعود محسنی نژاد

        اینم از وقتی که پا گذاشتی توی زندگیم
        اونی که زخم میخوره اما پای عشق میمونه
        همه ی زورشو زد تا تو بفهمی عشقشو
        همه میدونن اینو، اون که باید نمی دونه
         
        میشکونی غرورمو پای نداشته های من
        زندگی اینو اونو توی چشم من نیار
        اینهمه باره رو دوشم خسته ام بی معرفت
        باریو بر نمیداری حداقل نشو یه بار
         
        از چی شک داری که خوبیام به چشمات نمیاد؟
        از چی شک داری که اینهمه بهونه میگیری؟
        اینجوری که زندگیمونو داری جار میزنی
        دوست ودشمن چجوری از می‌سازه تصویری؟
         
        فکر من نیستی که دارم تو خودم دق میکنم
        توی این رابطه آینده واسم کابوسه
        همه ی ترس من اینه که دیگه نشناسم
        تو واون عشقی که سمتش همیشه معکوسه
         
        یادمه گفتی منو واسه خودم میخواستی
        چیشده که هیچی  از گذشته یادت نمیاد
        ازتو چشمات نمیشه راست و دروغو فهمید
        میگی این بهونه ها از عشقه از عشق زیاد
         
        کل اعتمادمو با همه از دست دادم
        همه حرف میزننو پای عمل جا میزنن
        تو که میگفتی که حرفات همه عین خودتن
        چیشده که بودنات حالا شبیه رفتنن
         
        از چی شک داری که خوبیام به چشمات نمیاد؟
        از چی شک داری که اینهمه بهونه میگیری؟ 
        اینجوری که زندگیمونو داری جار میزنی
        دوست ودشمن چجوری از ما می‌سازه تصویری؟ 
         
        فکر من نیستی که دارم تو خودم دق میکنم
        توی این رابطه آینده واسم کابوسه
        همه ی ترس من اینه که دیگه نشناسم
        تو واون عشقی که سمتش همیشه معکوسه
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک قربان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاد بود بی‌ همتای سر سپاری محض ابراهیم و اسماعیل
        در برابر پروردگار
        و معجزه بی بدیل سخاوت و مهربانی ذات حق تعالی
        بر تمامی مهربانان مبارک باد خندانک خندانک خندانک
        مسعود محسنی نژاد
        مسعود محسنی نژاد
        پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۴۸
        درود برشما
        ارسال پاسخ
        سارا خوش روش
        شنبه ۱۸ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۴۳
        درود جناب محسنی نژاد
        ترانه ای زیباست که قطعا با ملودی زیباتر خواهد شد
        با آرزوی سلامتی و تندرستی خندانک
        مسعود محسنی نژاد
        مسعود محسنی نژاد
        پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۴۷
        سپاس از شما
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۸ تير ۱۴۰۱ ۲۰:۵۹
        عالی بود،
        احسنت،
        ترانه زیبا و پر مغز خواندم،
        هزاران درودبر
        شما شاعر گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود محسنی نژاد
        پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۴۷
        سپاس از شما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6