سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پرنده عشق

        شعری از

        سارا کریمی حسینوند

        از دفتر جادوی سخن نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۵۵ شماره ثبت ۱۱۱۰۷۸
          بازدید : ۳۸۵   |    نظرات : ۲۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سارا کریمی حسینوند
        آخرین اشعار ناب سارا کریمی حسینوند

        ای کاش پرنده ای بودم
        تا پر کشم وبرم با خود غم را 
        بیارم شادی وبگیرم غم را
        دل را عاشق کنم و چشم را بینا
        گرچه پرم بشکندوبگیرد غم زمن پرواز را
        اما من دهم به عالم عشق را
        گر چه غم پرواز مرا در قفس دل کند
        به ارمغان آورم آفتاب عشق را
        گر سوزنده باشدو بسوزد پرم را
        ببویم ببوسم عشق راگردهم جانم را
        دلارام هوشیار باش وشاد
        که هر کس عشق در دل گیرد
        همیشه آزاد هست ودر پرواز
        سارا کریمی حسین وند
        ۱۴۰۱/۳/۳۱
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۰۴
        سلام و درود گرامی با عنایت بر دومین بودن اثر ارسالی شما
        برای شعر ناب و در خواست نقدی که فرمودید عرض کنم


        نوشته ی شما تا شعر بودن فاصله ی زیادی دارد چه برسد به نیمایی که قطعا عدم شناخت شما از قوالب شعری و قوانین شاعری این شبهه را در ذهن شریفتان تداعی کرده که این نوشته نیمایی است.
        اگر چندین نشانه ی مفعولی و حروف ربط را از نوشته ی شما برداریم و جملات را کنار هم بچینیم نثری ساده حاصل خواهد شد که هیچ یک از پارامترهای شعر و شاعری را ندارد
        با توجه به اینکه استعداد شما خوب است و دست به قلم برده اید توصیه ای معلم و شاگردی درحق شما بکنم

        اولا شعر امروزی زیاد بخوانید
        در ثانی بعد از مطالعه ی علم عروض و قوافی از روی شعر دیگران اقدام به سرودن کنید با وزن و آهنگ آنها اما نه برای انتشار بلکه برای یادگیری و درست نوشتن شعر بعدا کم کم یاد خواهید گرفت که شاعری و شعر گفتن چگونه است
        ما هم از هیچ کمکی در این سایت برای شما و همه ی عزیزان نو آموز دریغ نمیکنیم
        خصوصا مدیریت مدبر سایت و مدیر ویرایش هم شبانه روزی هستند.

        عذر خواهم که نمیتوانم الکی به به و چه چه کنم چون اعتقاد دارم

        فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ

        وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ‏

        و بابت هر کامنت الکی و دل خوش کن کذایی که مطالعه ی مخاطب را کم و غرور در او ایجاد و راه پیشرفت او را ببندد در محضر خدای رحمان جواب خواهیم داد

        ان شاء الله در این سایت وزین با کمک اساتید پله های ترقی را بالا رفته و ما هم به وجود شما عزیزان افتخار کنیم.

        ایام عزت مستدام

        خندانک خندانک خندانک
        سارا کریمی حسینوند
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۲۲
        برادر ارجمند سید هادی محمدی ⚘⚘⚘
        از راهنمایی شما بسیا ر متشکرم واز اینکه در نظر شما استعداد دارم بسیار سپاس گزارم ⚘
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۰:۴۷
        درود بانو
        بسیار زیبا و پر احساس بود
        مزین به نقد نافذ استاد محمدی عزیز خندانک
        سارا کریمی حسینوند
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۱۷
        برادر گرامی عباسعلی استکی⚘⚘⚘
        از نظر شما بسیار متشکرم
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۲۵
        درود با اجازه ی اساتید .
        من اینگونه جواب سوال شما را بدهم که فرمودید این شعر به کدامین قالب شبیه است .

        سوالی داشتم از شما ...
        شما کدام قالب را می‌پسندید و به آن قالب علاقه دارید .
        آیا نیمایی را می‌پسندید. ؟ خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۳۰
        اگر نیمایی را می‌پسندید.

        ساختار و قالب شعر نیمایی یا شعر آزاد
        فرم شعر نیمایی
        شعر نیما با وجود حفظ وزن عروضی، محدود به تکرار یکسان و هم‌اندازه هجاها و ارکان عروضی نیست. در واقع بر خلاف شعر کلاسیک که مصراع‌ها در تعداد هجا و ارکان هم‌اندازه بودند، مصراع‌های شعر نیمایی با توجه به معنا کوتاه و بلند می‌شوند.

        همچنین شعر نیمایی یا آزاد مقید به تکرار قافیه در پایان هر بیت نیز نیست بلکه هر کجا نیاز به قافیه بندی احساس شود، از آن استفاده می‌گردد. قافیه به قول نیما، «زنگ مطلب» است.

        شعر در قالب نیمایی به جای «ابیات» از چند «بند» تشکیل شده که گاهی این بند‌ها با کمک قافیه به هم پیوند می‌خورند. هدف از این تغییرات، نزدیک شدن زبان شعر به موسیقی طبیعی کلام و اجتناب از محدودیت‌ها و یکنواختی‌های شعر سنتی فارسی است.
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۴۴
        ساختار و قالب شعر نیمایی
        فرم شعر نیمایی
        شعر نیما با وجود حفظ وزن عروضی، محدود به تکرار یکسان و هم‌اندازه هجاها و ارکان عروضی نیست. در واقع بر خلاف شعر کلاسیک که مصراع‌ها در تعداد هجا و ارکان هم‌اندازه بودند، مصراع‌های شعر نیمایی با توجه به معنا کوتاه و بلند می‌شوند.

        همچنین شعر نیمایی یا آزاد مقید به تکرار قافیه در پایان هر بیت نیز نیست بلکه هر کجا نیاز به قافیه بندی احساس شود، از آن استفاده می‌گردد. قافیه به قول نیما، «زنگ مطلب» است.

        شعر در قالب نیمایی به جای «ابیات» از چند «بند» تشکیل شده که گاهی این بند‌ها با کمک قافیه به هم پیوند می‌خورند. هدف از این تغییرات، نزدیک شدن زبان شعر به موسیقی طبیعی کلام و اجتناب از محدودیت‌ها و یکنواختی‌های شعر سنتی فارسی است.

        میخوای ماشینت از طلا باشه؟ با این شغل ثروتمند شو!!! همین الان کلیک کن
        میخوای ماشینت از طلا باشه؟ با این شغل ثروتمند شو!!! همین الان کلیک کن



        محتوای شعر نیمایی
        آنچه درون مایه قالب شعر نیمایی را تشکیل می‌دهد مسائل اجتماعی و سیاسی است. شاعر از مفاهیم انتزاعی و دور از اجتماع فاصله گرفته و هر چه بیشتر به مسايل انسانی زمانه خودش پیوند خورده است. شاعر شعر آزاد از طبیعت، تجربیات فردی، احساسات، عشق و… برای سرودن اشعارش بهره می‌برد و شخصا در شعر حضور دارد.


        عناصر سازنده شعر نیمایی یا شعر آزاد
        ۱. اهمیت به جامعه در شعر نیمایی
        در قالب شعر نیمایی می‌توان اهمیتی که شاعر برای جامعه قائل است را به خوبی مشاهده کرد. در این نوع شعر، شاعر درباره دغدغه‌های اجتماعی می‌نویسد و خودش را در قبال جامعه مسئول می‌داند. در شعر نیمایی مسائل اجتماعی و سیاسی پررنگ هستند. این موضوع در اشعار کلاسیک کمتر دیده می‌شود.
        ۲. نوع نگرش در شعر
        با نصب رایگان این اپ جون حیوونتو بیمه کن مشاوره تصویری با دامپزشک
        با نصب رایگان این اپ جون حیوونتو بیمه کن مشاوره تصویری با دامپزشک


        شعر نیمایی شعری است که نگرش عمیق و ژرف به مسائل انسانی دارد. جزئی نگری، پرداختن به طبیعت و مادی بودن شعر نیمایی، وجه تمایز آن با اشعار ذهنی‌گرا و کلی گوی شعر کلاسیک است. در اشعار نیمایی ابهام وجود دارد و خواننده را وادار به تفکر می‌کند. دید فلسفی و متفکرانه با زبانی نمادین در اشعار نمادین حضور پررنگی داشته و برای درک بهتر آن به دقت، تفکر و تحلیل نیاز است.
        ۳. جایگاه واژه‌های محلی و طبیعت
        نیما در شعرهایش از واژه‌های محلی مانند داروگ، میم رز، چماز و سیولیشه استفاده کرده است. همچنین طبیعت یکی از عناصر پررنگ در اشعار این شاعر معاصر است. شاعران پیرو این سبک نیز با توجه به اقلیم جغرافیایی که دارند، بار‌ها از این روش برای سرودن اشعار نو استفاده کرده‌اند.
        ۴. زبان سمبلیک و رویکرد روایی
        در قالب شعر نیمایی از زبان سمبلیک برای رساندن مفهوم استفاده شده است. در واقع نیما تحت تاثیر مکتب سمبلیسم غربی، به نمادگرایی و نوآوری در شعر فارسی پرداخت. همچنین در قالب شعر آزاد، شاعر رویکردی روایی دارد و شعر را مانند یک داستان شنیدنی بیان می‌کند.
        ۵. استفاده از آواها، صدا‌ها و صور خیال
        در اشعار نیمایی استفاده از آوا‌ها و صدا‌ها آزاد است. شاعران این سبک از صدا‌های پرندگان و جانداران و حتی اشیای بی‌جان مانند ساعت و سنگ برای هویت بخشیدن به اشعارشان استفاده می‌کنند. دیگر نکته جذاب اشعار نیمایی استفاده از صور خیال است. جان بخشی به اشیا را به وضوح می‌توان در این سبک شعر مشاهده کرد. از جمله این جان بخشی‌ها در شعر‌های نیما می‌توان به استخوان آرزو، ساحل آشوب و عطسه شب اشاره کرد.
        ۶. ساختن واژه‌ها و ترکیبات نو و تکرار مصرع‌ها
        نیما و پیروانش به دلیل انتخاب یک سبک هنجار گریز، واژه‌های جدید و متفاوتی را برای اشعارشان استفاده می‌کنند. این واژه‌ها در ذهن خود شاعر خلق شده‌اند. خنده‌ناک، دوزخ آرا و نازک آرا از جمله واژه‌های نو و جدید نمیا در شعر هستند.

        تکرار مصرع‌ها نیز از دیگر نکات قابل توجه این سبک شعر است. شاعر گاهی در ابتدا و انتهای شعر مصراع خاصی را تکرار می‌کند. این تکرار شعر را غنی‌تر و منسجم‌تر کرده و توجه خواننده بیشتر به آن جلب می‌شود.



        شاعران پیرو قالب شعر نیمایی
        از چپ به راست: احمد شاملو، نیما یوشیج، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج


        مثال‌های معروف شعر نیمایی یا آزاد
        از جمله مثال‌های معروف اشعار نیمایی می‌توان به این موارد اشاره کرد.
        تو را من چشم در راهم
        تو را من چشم در راهم شباهنگام
        که می‌گیرند در شاخ ” تلاجن ” سایه‌ها رنگ سیاهی
        وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم
        تو را من چشم در راهم.
        شباهنگام، در آن دم که برجا دره‌ها، چون مرده ماران خفتگانند
        در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
        گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم
        تو را من چشم در راهم
        (نیما یوشیج)



        زمستان
        سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت:
        سر‌ها در گریبان است.
        کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
        نگه جز پیش پا را دید نتواند
        که ره تاریک و لغزان است
        و گر دست محبت سوی کس یازی
        به اکراه آورد دست از بغل بیرون
        که سرما سخت سوزان است
        نفس کز گرمگاه سینه می‌آید برون ابری شود تاریک
        چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
        نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم
        ز چشم دوستان دور یا نزدیک
        مسیحای جوانمرد من‌ ای ترسای پیر پیرهن چرکین
        هوا بس ناجوانمردانه سرد است… آی…
        دمت گرم و سرت خوش باد
        سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!
        منم من میهمان هر شبت لولی وش مغموم
        منم من سنگ تیپا خورده رنجور
        منم دشنام پست آفرینش نغمه ناجور
        نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم
        بیا بگشای در بگشای دلتنگم
        حریفا میزبانا میهمان سال و ماهت پشت در، چون موج می‌لرزد
        تگرگی نیست مرگی نیست
        صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است
        من امشب آمدستم وام بگذارم
        حسابت را کنار جام بگذارم
        چه می‌گویی که بیگه شد سحر شد بامداد آمد
        فریبت می‌دهد بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
        حریفا! گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستان است
        و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده
        به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است
        حریفا! رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است
        سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت:
        هوا دلگیر در‌ها بسته سر‌ها در گریبان دست‌ها پنهان
        نفس‌ها ابر دل‌ها خسته و غمگین
        درختان اسکلت‌های بلور آجین
        زمین دل‌مرده سقف آسمان کوتاه
        غبار آلوده مهر و ماه..
        زمستان است…
        (مهدی اخوان ثالث)


        زمستان است اخوان ثالث


        قایقی خواهم ساخت

        قایقی خواهم ساخت
        خواهم انداخت به آب
        دور خواهم شد از این خاک غریب
        که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
        قهرمانان را بیدار کند.

        قایق از تور تهی
        و دل از آروزی مروارید،
        همچنان خواهم راند
        نه به آبیها دل خواهم بست

        نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند
        و در آن تابش تنهایی ماهی گیران
        می فشانند فسون از سر گیسوهاشان

        همچنان خواهم راند
        همچنان خواهم خواند

        «دور باید شد، دور
        مرد آن شهر، اساطیر نداشت
        زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود
        هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد
        چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود
        دور باید شد، دور
        شب سرودش را خواند،
        نوبت پنجره هاست.»
        همچنان خواهم راند
        همچنان خواهم خواند

        پشت دریاها شهری ست
        که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
        بامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می نگرند
        دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
        مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند
        که به یک شعله، به یک خواب لطیف

        خاک موسیقی احساس تو را می شنود
        و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۵۰
        شراب شعر چشمهای تو
        من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
        همه اندیشه ام اندیشه فرداست
        وجودم از تمنای تو سرشار است
        زمان در بستر شب خواب و بیدار است
        هوا آرام
        شب خاموش راه آسمان ها باز
        خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز
        رود آنجا که می یافتند کولی های جادو گیسوش شب را
        همان جا ها که شب ها در رواق کهکشان ها خود می سوزند
        همان جاها که اختر ها به بام قصر ها مشعل می افروزند
        همان جاها که رهبانان معبدهای ظلمت نیل می
        سایند
        همان جا ها که پشت پرده شب دختر خورشید فردا را می آرایند
        همین فردای افسون ریز رویایی
        همین فردا که راه خواب من بسته است
        همین فردا که روی پرده پندار من پیداست
        همین فردا که ما را روز دیدار است
        همین فردا که ما را روز آغوش و نوازش هاست
        همین فردا
        همین فردا
        من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
        زمان در بستر شب خواب و بیدار است
        سیاهی تار می بندد
        چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است
        دل بی تاب و بی آرام من از شوق لبریز است
        به هر سو چشم من رو میکند فرداست
        سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخند
        قناری ها سرود صبح
        می خوانند
        من آنجا چشم در راه توام ناگاه
        ترا از دور می بینم که می آیی
        ترا از دور می بینم که میخندی
        ترااز دورمی بینم که می خندی و می آیی
        نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
        سراپا چشم خواهم شد
        ترا در بازوان خویش خواهم دید
        سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد
        شد
        تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
        برایت شعر خواهم خواند
        برایم شعر خواهی خواند
        تبسم های شیرین ترا با بوسه خواهم چید
        وگر بختم کند یاری
        در آغوش تو
        ای افسوس
        سیاهی تار می بندد
        چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است
        هوا آرام شب
        خاموش راه آسمان ها باز
        زمان در بستر شب خوابو بیدار است
        (فریدون مشیری)
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۵۳
        سخن آخر
        در قالب شعر نیمایی طول مصراع‌ها با هم برابر نیست و کوتاه و بلندی مصراع ها بر اساس معنای شعر شکل می‌گیرد. همچنین قافیه جایگاه مشخصی ندارد و بر اساس نیاز می‌تواند در پایان بندها قرار گیرد. شعر نیمایی از کلی‌گویی و مفاهیم ذهنی و انتزاعی شعر کلاسیک فاصله گرفته و شاعر با تجربیات شخصی خود از مسايل اجتماعی یا مسائل روزگار خود می‌گوید. از جمله شاعران مطرحی که پیرو سبک نیمایی بوده‌اند می‌توان به شاعران مشهوری چون سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، منوچهر آتشی و مهدی اخوان ثالث اشاره کرد.
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۸:۲۹
        سلام آغاز فصل زیبای تابستان و بلندترین روز سال مبارک باد
        سوالی از محضر دوستان می پرسم
        چرا در وصف تابستان شعر چندان گفته نمی شود و ظاهرا از آمدنش خوشحال نمیشوند و تبریک نمی گویند؟
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۱۵
        درود برشما

        بسیار خوب بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        اما پرنده ها هم آرزو میکنند که کاشکی آدم بودند
        ولیکن ........
        خداوند عالم هرچه هرطور خلق کرده است

        همان درست است خندانک موفق باشید خندانک
        سارا کریمی حسینوند
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۲۸
        برادرارجمند قربانعلی فتحی ⚘⚘⚘
        از نظر شما بسیار متشکرم
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
        ⚘⚘⚘
        سارا کریمی حسینوند
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۴۸
        💐💐
        ارسال پاسخ
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۰۲
        ازشما دوستان عزیز در خواست دارم که به من بگوید این شعر به کدام قالب شعری نزدیکتر است
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۳۲
        به نظر من همه قالب های شعری زیبا هستند اما منگام سرودن شعر این که شعرم به یک نوع خاص قالب شعری کاملا شبه باشد مشکل است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۳۷
        مشخصات شعر نیمایی که علاقه داشتید را برایتان نوشتم مطالعه کنید خوب است موفق باشید .
        ارسال پاسخ
        سارا کریمی حسینوند
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۱۹:۴۵
        بسیار از لطف شما متشکر هستم
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۲۰:۲۴
        درود بر شما خندانک
        پیداست که احساس و اندیشه ای قصد دارد از پشت کوه واژه ها بتابد، و این یعنی آغاز شاعری  خندانک
        بطور معمول، شعر یک نقطه ی الهام دارد، مثل چشمه ای که جاری می شود. این چشمه ممکن است از ذهن شاعر شروع به جوشیدن کند یا از قلب او.
        بعد از ظهور نقطه ی الهام شعر، شاعر بر اساس دانش و تجربه اش، بهترین قالب ممکن رو براش انتخاب میکنه، قالبی که هم از پس بیان احساس و اندیشه شاعر بر بیاد، و هم شاعر دوستش داشته باشه و باهاش احساس راحتی بیشتری کنه یا تسلط بیشتری روش داشته باشه.
        معمولاً (نه همیشه) شاعری با گفتن و نوشتن دلنوشته و متن ادبی شروع میشه.
        بعد شاعر کم کم به سمت ایجاز و تزئین کلام با آرایه های کلامی ظریف تر، و موسیقی بخشیدن به کلام پیش میره.
        باید توجه داشت که یکی از ضروریات شعر، برخورداری از یکی از انواع موسیقی کلامی هست، و کلامی که از هیچ یک از انواع موسیقی برخوردار نباشه، شعر بودنش زیر سوال می رود.
        در این مرحله، دلنوشته یا متن ادبی کم کم با توجه به نوع موسیقی به سمت یکی از انواع شعر پیش میره، به اینصورت که اگه شاعر شعرش رو مبتنی بر موسیقی درونی واژه ها پایه ریزی کنه به سمت شعر سپید، و اگه شعرش رو بر اساس موسیقی بیرونی کلام پایه ریزی کنه به سمت یکی از شعرهای برخوردار از اوزان عروضی شامل تک مصرع، تک بیت، نیمایی، و... پیش میره.
        این خلاصه روند سرایش شعر بود، و البته باید بدانیم که اصلی ترین چیز برای شعر مثل هر هنر دیگه ای اینه که هنرمند، احساس یا اندیشه ای یا بقول معروف حرفی برای گفتن داشته باشه، و بخواد اون حرف رو با بهره بردن از خلاقیت خود، و استفاده از آرایه های هنری، تا حد امکان بصورتی زیبا و خوشایند طبع بیان کنه.
        به امید پیشرفت همه ی ما 
        سلامت و شاد باشید  خندانک
        سارا کریمی حسینوند
        سارا کریمی حسینوند
        چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۲۳:۴۵
        برادر ارجمند محمدرضا زارع ⚘
        از راهنمایی وسخنان دل گرم کننده وامید بخش شما برایم
        بسیار سپاس گزار هستم
        ارسال پاسخ
        مجید فکری
        پنجشنبه ۲ تير ۱۴۰۱ ۰۵:۵۱
        درود بر شما قلمتان مانا خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6