تحققِ آزادی
وقتی که سلول ، تقدیرم شد
وقتی نفَس ام از بی آزادی گرفت
وقتی که چوب خطِ رهایی ،
روی دیوارهای سلول ، تقویمم شد
درآنسوی نگهبانانِ بیشمارِ سگ و آن پرچین ،
هیچ شیرِپاک خورده ای به دادم نرسید
خودم هم که کارم خراب بود زشدتِ عشقِ به آزادی
حتی حدس ام ، جز به چوبه ی دارم نرسید
هرچه تاس می انداختم ،
فقط یک می آمد و یک ،
یعنی تنهایی و تنهایی
جفت شش بود که نشانی ز شروعِ بردن بود
ولی انفرادی ، آنهم دراین ناکجا ،
نشانی ز بلوغِ مُردن بود
درمیانه ی اینهمه قمار، ثمره ی اندیشه ها ،
جز بارهایی واویلا ،
نهایتش به فشاری افزون و افزون ،
به اینهمه بارم نرسید
یه عالمه دعا کردم ، خیلی کوچک بودم
قدِ امیدم ، به قدِ آنهمه کرامتِ یارم نرسید
زندابانانِ اسیرِ تفکراتِ موهوم ،
قدم میزدند درمقابلِ سلول ام
انگار که آن غافلان ، قفلِ چند کیلوییِ روی دربِ سلولم ،
برای شان کم بود
صدای نحسِ قدم زدن های اجباریِ شان ،
نتیجه اش جز، به افزایشِ زجر و آزارم نرسید
بازار مکاره ای شده بودم ز درد و رنج
خوب مشاهده میکردم ،
هیچ کالایی بجز درد و رنج ،
افسوس که بازارم نرسید
کلافه شده بودم ازآنهمه خواب هایی که ،
پُر از فشارِ بیداری بود
کلافه شده بودم ازآنهمه قدم زدن هایی که ،
پُر از فشارِ ز یارِخوبم بی دیداری بود
اما اینهمه فشارِ توو در توو،
جز به ختمی دگر به مخمصه ی ،
روحِ جان نثارم نرسید
آخر چرا حکومتِ تلقین ،
عاشقِ اسارتِ آزادی ست ؟
ولله که کبوتران هیچ گناهی ندارند
فقط عاشقِ پروازند
ولله که بالِ کبوتری را شکستن ،
گناهِ کبیره است و عاقبتش دوزخ
اما اینهمه عربده ،
جز به حوالیِ نرده های حصارم نرسید
چه باید میکردم درآن وانفسا ؟
چگونه با دستِ بسته ، باید رها میشدم ازاین افسار
نجابتِ اسب گونه ام را ، با خریت و،
نشخوارِ گاومنشانه ی اجباریِ افکارشان ،
اشتباه گرفته بودند
همان افکاری که ، دراجتماعاتِ خصوصی شان ،
به آن می خندیدند
مثلِ مار به خود پیچیدن هایم درآن زندانِ باستیل مانند ،
جز به رعد و برقی پریزوار، ز اتصال ام نرسید
اگرهم شیرِ پاک خورده ای ، گشته بود بدنبال ام ،
من که نامه ای و پیغامی به دستم نرسید
امیدکی به چشم و گوش وجسمم که هیچ ،
حتی به روحِ همچون مثال ام نرسید
درحالیکه دیگر جوانی ام کاملاً پیر شده بود ،
فرشته ی زیبای مرگ از راه رسید
مرگ همان تحققِ آزادی بود
نتیجه زیبا بود ، روحم جز به وصالِ یارم نرسید
بهمن بیدقی 1401/2/26
بسیار زیبا و پر معنی است
امید که 120 سال دیگر خرم و تندرست بسرایید