سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        قبیله ی مُرده پرست

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۶:۲۳ شماره ثبت ۱۱۰۰۳۶
          بازدید : ۱۸۴   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        قبیله ی مُرده پرست
         
        درحوالیِ دریایی سیاه
        همانجا که چون شبِ شان ،
        روزشان هم بود سیاه
        قبیله ای بود ، مُرده پرست
         
        درآنجا زنده ها ،
        به پشیزی هم نمی ارزیدند
        درآنجا عُقده ای ها ، سردمدار بودند
        و آنکسی سردمدارتر میشد ،
        که پُر عُقده ترست
         
        تعصباتِ خشک درآنجا ، کولاک میکرد
        انگار فقط درقنادی بود که میدیدی ،
        شیرینیِ خشک ، کم طرفدارتر از، تَرَست
         
        فقط در طویله هاشان ، صدای خر نمی شنیدی
        دو کس ناتوان بودند که با هم مثل آدم ،
        درکنار هم بنشینند و حرفشان را بزنند
        بین آن دو می شنیدی که همیشه ،
        صدای عرعرست
        انگار که سوره ی لقمان را نخوانده بودند
        یا خوانده بودند و طوری وانمود میکردند ،
        که هریک ،
        نسبت به آن نصایحِ زیبا ، کر است
         
        آخر اینکه زندگی نشد ،
        مُردگی بنامندش بهتر
        ازجمله ی همان مُردگی هایی که ،
        بی بار و بَرَست
         
        خانه ‌ای را تصور کن !
        که همیشه داخلش
        جر و بحث است و،
        گوش هایی که به باطل شنواست و،
        به ندای حق ، کر است
         
        خیت کردن یکدیگر، هنرِ آنها بود
        دمِ دست تپانچه ای و، کبوتر و، شلیک
        کبوتری که چند لحظه ی بعد ،
        می‌دیدی که بی کُرک و پَرَست
         
        خانه ی رسوایی را تصورکن !
        که چشمانی چون پنجره ،
        برای دید زدن دارد ولی ،
        حریمی برآن متصور نیست
        چونکه آن شبحِ خانه ، بی دَر است
         
        طلا فروشی ای را تصورکن !
        که پُر ازخالی ست و، بی زَرست
         
        آدم هایی را تصورکن !
        که قلب ندارند و،
        دهانی از عربده ، بجای سَر است
         
        خانه هایی که هیچ خیری ،
        از آنها متصور نیست
        چون تمامی اش ، شَر است
        همه چیز ازجمله غیرت ، درآن برباد رفته
        انگار که مُعذب به عذابِ باد صَرصَرست
        تعارف که نداریم ، این وضع ،
        هم شاملِ ماده ها و هم نرست
         
        زنده ای که تا چند لحظه ی پیش بود
        به انحای مختلف ، میدیدی که دربه در است ،
        حال که او مُرده ،
        همه افرادِ قبیله ، دگر مجیزش را میگویند
        همه بُرده اند او را ، به روی هردو دست
         
        دور باد قبیله ای که ،
        زنده ها را به حماقت هایشان یکریز می کُشند
        مُرده ها را به روی چشمانشان می گذارند و،
        بجای خدا ، پرستش اش میکنند
        امان ازآن قبیله ی رسوای مُرده پرست    
         
        بهمن بیدقی 1400/7/5
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۷:۰۴
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۲۹
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        محمدحسن پورصالحی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۱۶
        سلام و عرض ادب
        نوشته ی تأثیرگذار و قابل تاملی بود
        واقعا عالی نگاشته بودید 🙏
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۳۳
        با سلام و عرض ادب آقای پورصالحی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        محمدکدخدایی(عرفان)
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۰۲
        با سلام و ادب دوست شاعرم
        دلنشین سروده ای خواندیم زیبا با معنا
        قلمتان همواره پربار باد
        میدانم چه میگویید. فریادتان،درد و حرفتان را
        خوب میفهمم که چیست؟!
        بامید تداوم تعامل و حضور زیبایتان.
        سبز بمانید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۲۸
        با سلام و عرض ادب آقای کدخدایی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۵
        درود بر شما
        نوشته ی حقی است
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۵۲
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۰۴
        درود برشما جناب بیدقی

        عالی بود و
        زیباوجالب خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۳
        با سلام و عرض ادب آقای فتحی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        سارا خوش روش
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۵۸
        دور باد قبیله ای که ،
        زنده ها را به حماقت هایشان یکریز می کُشند
        مُرده ها را به روی چشمانشان می گذارند و،
        بجای خدا ، پرستش اش میکنند
        امان ازآن قبیله ی رسوای مُرده پرست خندانک خندانک
        درودهای بیکران جناب بیدقی زیبا و قابل تأمل بود،پایدار باشید خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۴
        با سلام و عرض ادب هنرمند ارجمند
        بزرگوارید
        سپاسگزارم از نظر پر از لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۲۵
        درود استادِ گرامی🌹🌹
        زیبا سرودید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۴۵
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۱
        درود های فراوان جناب بیدقی استاد گرانقدر
        بسیار زیبا وقابل تامل
        قلمتان ماندگار
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۳۸
        با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم
        سلامت باشید
        در پناه حق
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3