سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
چنین از من افتاده ای تا محال
تو را خوبِ خوب میشناسم ولی
میانِ هیاهوی شهرِ خیال
زمستان رسید ، خاطر از هم گسست
نگردد نگاهی به راهی دگر
ز شوقی که شاید بیابم تو را
بسی دست و پاها زدم بی ثمر
فعولن فعولن فعولن فعل .
شعر زیبایی بود .
فقط این مصرع
نسیمی مرا میکشد سوی تو
بروزنِ (مفاعیلن. مفاعیلن. فعولن.) است
که فکر میکنم درستش را اگر بخواهیم بر وزن شما لحاظ کنیم میشود.
(نسیمی کشانیده ام سوی تو )
فعولن. فعولن .فعولن .فعل
به نظرم درستش اینگونه باشد .
باز هم از اساتید سوال بفرمایید .
از اینها گذشته
نسیمی مرا میکشد سوی تو .
محاوره ای است به نظرم استفاده نشود بهتر باشد .
مؤید باشید .
شعر زیبایی بود .
آموختیم .