سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        آن دبیر بیسواد داس به دست

        شعری از

        سیده شهربانو حاتمی

        از دفتر شکوفه های برفی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۱ ۰۵:۴۷ شماره ثبت ۱۰۹۱۰۴
          بازدید : ۲۱۶   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سیده شهربانو حاتمی
        آخرین اشعار ناب سیده شهربانو حاتمی

         
        نشستم لب جویی که بنوشم آبی....
        پشه ای آمد و خونم بمکید.......
        جرعه ی آب بریختم وپراندم پشه را....
        پشه باز آمد وخونم بمکید......
        پشه راکُشتم وراحت بنشستم لبِ جواب...
        جرعه ی آب بنوشیدم وآرام بخفتم لب جو......
        نیشی به مثال سوزن به تنم باز نشست...
        مورچه ای بود وَ کُشتم آن را........
        نفسی کشیدم وباز بخفتم لب جو.....
        ملخی آمد وصبرم بِستان.....
        به سرش کوبیدم وگفتم به درک.....
        سررا به زمین نهادم ودر سایه ی سنگین درخت غرق شدم.....
        جیر جیر کی آمد وَشروع کرد به خواندن زبَرم......
        آن چنان خواند که ماندم چه کنم......
        بی درنگ بالگدی محکم وبد به تمام بدنش کوبیدم.....
        ناگهان زمزمه ای دوروبرم آمد و رفت......
        پیرمردی که باداسی بزرگ علفی میبرید وزمزمه میکرد به لب...
        مورو ملخ وپشه کُشته شدند،که جوانی به لب جو بخورد جرعه ای آب.....
        جیر جیرک نفسش زمزمه هاست....
        آب لب جو قشنگ است به رقص ملخ وساز پشه.....
        لب جو سهم ِتو نیست..توفقط رهگذری....
        خسته و پیر...بیسوادم ای جوان....
        گرکلامم روحت آزرده ببخش....
        طعنه اش عقل ِمرا درگیر کرد......
        روح من آشفته، چون اشکی زچشمانم گُریخت...
        بی سوادی بر سوادم رُخ کشید...
        آن دبیر بی سوادِداس به دست.....
        دامن ِفهم مرا آتش کشید....
        پینه های دست هایش..
        علم ِزیبایش زتعبیر ملخ......
        دَرک او ازماجرای جوی آب.....
        هرکدام درسی دقیق آموخت مرا....
        جست وجوی یک سکوت....آن هم جوار ِجوی آب....
        ظلمی بی رحمانه ،بر خلوتگه اقوام جو دارد نکن..!
        ای دبیر بیسواد ِپُر زعلم....
        درک تو از این گذر علمانه بود...
        عهد می بندم از این پس.....
        احترامی ویژه میخواهد حریمِ ساکنانِ جوی آب....
         
        احترامی ویژه میخواهد حریم ِ ساکنان جوی آب.....
         
        18/06/99
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۵۳
        درود بانو
        به شعر ناب خوش آمدید
        موفق باشید خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        چهارشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۵۳
        درودتان بانو موفق باشید خندانک
         سیده شهربانو حاتمی
        چهارشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۳۸
        درود بر استاد استکی
        ممنونم از شما خندانک خندانک
         سیده شهربانو حاتمی
        چهارشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۳۸
        درود بر شما بانوی ادیب
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        لیلا طیبی (رها)
        شنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۵۱
        درود و ادب

        وقت بخیر


        پیروز و پایدار باشید

        خندانک خندانک خندانک
         سیده شهربانو حاتمی
        شنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۴۴
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2