چهارشنبه ۲۴ بهمن
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
نگاه کردم و او مردیست، که بی بهانه نمی خندد
دروغ از آیِنه کی دیدید؟ چه صادقانه نمی خندد
به این سکوت ِ مصیبت بار،به قاب کهنه ی بر دیوار
به زنگ ساعتِ خودآزار،به سقف ِ خانه نمی خندد
کنار ِ فرض ِ سرش یک عمر ،در این معادله مجهول است
نبوغش از سر ِ تنهای ، بدون ِ شانه نمی خندد
اگرچه پای تماشا را، برید از عالم ِ احساسات
به دست ِ بسته که عمری ماند، اسیر ِ چانه نمی خندد
ببین نه خام خیالات است، نه لپ لپانه به رویا مست
که این خمیده ی کوهان دار، به پنبه دانه نمی خندند
شود به روی سرش در باز،شود کبوتر ِ شعرش باز
شود لطیفه زمین هم باز ،در این زمانه نمی خندد
زمین ضیافت ِ زیباییست، ولی در آینه دعوائیست
پرنده ای که قفس را زیست، به مشت ِ دانه نمی خندد
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب خدمت جناب محندی گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب خوشروی گرامی متشکرم از حضور پرمهرتان بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب استکی گرامی زیبا نگاهید فربان متشکرم از حضورتان 🙏🌺🙏 | |
|
آقای محترم نقد مینویسی یا کتاب کشکول گذاشتی بغل دستت رونویسی میکنی، اینجا محیط ارسال شعر و نقد شعر است نه محفل عرفان و فلسفه و خانقاه، هر نقدی من از شما دیدم چندین و چند خط داستان و ... است که هیچ ربط و تناسبی به اون شعر نداشته، الکی وقت صفحه نقدم میگیری دوران ببینید من چقدر بلدم و ژست های کپی شده گذشته آقاجان، انصافا الآن چه حرف و سخن مهم و نکته آموزشی در چندین خط نوشته شما هست که تیک نقد و زدی، واقعا خسته نباشی دلاور
| |
|
سلام جناب آزاد گرامی خوشحالم که از این چند خط شعر " زمین ضیافت زیباییست" مورد قبول هر دوی ماست. ولی از مزاح که بگذریم برسم به ادای توضیحات.🙏 دو نکته در مورد خوانش مطرح نمودید که هر دو در زبان تقطیع شعر مرسوم است و مانعی ندارد دروغَزاینه بریدَزالم ِ در تقطیع شعر نیز تا جایی که اطلاع دارم اینگونه نوشته میشود و نکته ی بعدی اینکه وزن دوری نیست و از تکرار مفاعلن فعلاتن فع بوجود می آید، حقیقتش نمیدانم چقدر پرکاربرد است بعید میدانم وزن پرکاربردی باشد. مورد بعدی همان سر ِ تنهای بدون شانه منظور است مانند پیراهن ِ کثیف ِ بدون ِ دکمه
در مورد جهان بینی هم حق با شماست جهان بینی ما متفاوت است ولی همینکه هردومیدانیم متفاوتیم اشتراک ِ ماست. در مورد بیت آخر نیز راوی خود نیز اعتراف میکند که زمین ضیافتی زیباست ولی او نمیتواند از زیبایی جهان بهره ببرد چون در درجه ی اول با خودش مسئله دارد ولی در آینه دعواییست! امیدوارم روزی مرد شعر ما در آینه با خودش آشتی کند ممنونم از پنجره ی سبزتان
در مورد نظر دوست عزیزمان جناب لاهیجی بنده نیز جناب آزاد قبلا از شما برادرانه تقاضا کرده ام که اندکی روان تر نقد و نظر بنویسید تا همه بتوانیم راحت بهره مند شویم عزیز 🌺🙏
| |
|
سلام جناب لاهیجی گرامی متشکرم از حضورتان عزیز جناب آزاد علاقه ی وافری به این نوع نگارش دارند، باور کنید باب خودنمایی نیست ولی بنده هم با شما موافقم که باید روانتر بنویسند 🌺🙏 | |
|
سلام متشکر شود به روی سرش در باز شود کبوتر شعرش باز اگر وزن دوری نیست "ز" باز تکلیفش چیست تنهای بعد مکث بعد ادامه؟ فکر کنم چون کسره دارد بهتر است بدون مکث باشد | |
|
سلام مجدد جناب آزاد گرامی بدون وقفه خواندن این وزن ممکن نیست عزیز مفاعلن فعلاتن فع/ مفاعلن فعلاتن فع استفاده از هجای کشیده مانعی ندارد بله بعد از تنهایِ ، مکث داریم اگر با مکث هم بخوانیم و بعدش بدون شانه نمیخندد را بخوانیم مشکل خاصی ندارد، خیلی مساله ای ایجاد نمیکند🙏🌺🙏 | |
|
عرض ادب جناب فتحی گرامی متشکرم از محبتتان🙏🌺 | |
|
سلام عرض ادب آدینه بخیر
اینکه بنده چه سلایق و چه علایقی دارم جایی در نقد ادبی ندارد بزرگوار، من حرفم چیز دیگری ست اصلا چه ربطی دارد و چه نیازی که ایشان چندین و چند خط بعنوان نقد بنویسند و سوءاستفاده ابزاری از نقد کنند که و اسمش را نقد بگذارد از این روش کدام یک از آحاد سایت چیزی یاد میگیرد انگار من پزشک بیام در صفحه شما شروع کنم بجای نقد بگم فلان دارو چه فواید و چه عوارضی دارد یا شفا و قانون به خورد خلق الله بدم و اسمش را بگذارم نقد اتفاقا برای حقیر این حرفها که داخل بسته بندی شیک عرفان ایشان می پیچند نه خواندنش سخت است نه چیز عجیب و غریبی، یه بنده خدام اینجا بود که وقت نقد نوشتن ده خط از فلان جا الان هستم و فلان کارو میکنم می نوشت دو خطم نقد ساندویچی وسطش میگنجاند، و من با اینطور افراد مشکل دارم، نقد فقط باید نقد باشد و ربطی به عرفان و فلان و بهمان ندارد مگر در اشعاری خاص که شعر عرفانی یا فلسفی یا از این قسم باشد
| |
|
سلام مجدد جناب لاهیجی گرانقدر بله متوجه فرمایشتان هستم عزیز ولی از آنجایی که خود جناب آزاد پاسخی ندادند بنده نیز اظهار نظری بیش از این نکنم. فقط عرض کنم بنده هم موافقم که نقد به حواشی دیگر نپردازد و مختص به موضوع مورد بحث باشد هرچند خودم نیز گاهی از این قاعده غفلت کرده ام🌺🌺🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب آزادبخت عزیز لطف داری عزیز🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو رضایی گرامی زیبا خواندید 🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب پرناک گرامی زیبا خواندید بزرگوار🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو خوش روش گرامی متشکرم بزرگوار🙏🌺 | |
|
درود محسن ابراهیمی عزیز ممنونم🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو رستگاری گرامی متشکرم از محبتتان آمین 🙏🙏🌺 | |
|
عرض ادب جناب پرهیزکار عزیز✋ جسارت نیست بزرگوار ،بیان نظر است و هیچ ایرادی هم ندارد در این صفحه راحت باشید در کلیت وصف حال مردی با غم زیستن است که این غم البته چند وجهیست شامل نبود عشق،امید،احساسات و آرزوهاست اشاره به وعده ها،خوددرگیریها،تنهایی واحساس زندانی بودن هم دارد و قهرمان شعر البته خود را شخصی واقع بین میداند که نه خام خیالات است و نه روی خوشی به پنبه دانه نشان میدهد. با این مقدمه شعر را کمی باز کردم شاید راه گشا باشد. بیتی هم که اشاره کردید قهرمان شعر از معادله ای صحبت میکند که با نتیجه اش ختم ِ تنهایی باشد سر قهرمان شعر + شانه ی معشوق ، منجر میشود به ختم تنهایی که چون شانه در این معادله مجهول مانده قهرمان شعر را به این حال و روز انداخته!! خوشحال میشوم اگر یک بار دیگر شعر را بخوانید و قهرمان شعر را تصور کنید که جلوی آینه ایستاده و دارد این شعر را در آینه زمزمه میکند و صد البته حتی بعد از این توضیحات هم کاملا حق دارید بر نطر قبلی خود بمانید و مطمئن باشید هیچ ایرادی هم ندارد 🙏🙏🙏🌺🌺
| |
|
درودی دوباره بر شما قطعا شعرتان زیباست و هیچ شکی نیست که توسط شاعر توانایی چون شما استادانه و اندیشمندانه سروده شده اما مثل اینکه با سلیقه شعری من یکسو نیست همچنان سراینده بهترین ها و زیباترین ها باشید می آموزم محضرتان | |
|
متشکرم از صداقت شما که گوهری گرانبهاست ✋🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب مرادی گرامی لطف دارید بزرگوار🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو رجائی گرامی زیبا خواندید بزرگوار🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد سلیمانی مقدم گرامی متشکرم از نگاهتان بزرگوار🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد لاهیجی گرامی متشکرم از نگاه پرمهرتان🙏🌺 بله منظورم یک مشت دانه یا همان مشتی دانه است حتما بازبینی خواهم کرد ممنون🙏🙏 | |
|
سلام بر استاد کهنگی گرامی متشکرم از نگاهتان بزرگوار 🙏🌺🙏 | |
|
عرض ادب خدمت جناب سلیمی گرامی لطف دارید بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت جناب عطاالهی گرامی متشکرم از محبت شما دوست گرامی ام🙏🌺🙏 | |
|
عرض ادب خدمت جناب احمدی گرامی خرسندم بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو حسین زاده ی گرامی زیبا نگاهید بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
درود دوست گرامی ✋🌺 قافیه ها ، بهانه،صادقانه،خانه،شانه،چانه،دانه،زمانه که حروف " الف و نون" حروف رَوی ِ قافیه هستند. در این میان صادقانه از صادق + انه بوجود آمده که یک بار استفاده از آن در قافیه بی ایراد است و پنبه دانه و دانه به نوعی تکرار ۱ قافیه هستند ولی چون " پنبه دانه" با تفسیری ،هویتی متمایز از دانه دارد، به خود مجال استفاده داده ام. ولی با این توضیحات اگر نکته ای هست حتما گوشزد فرمایید 🙏🙏🙏
| |
|
جسارت کردم و عرایض بنده هم همین بود | |
|
بزرگوارید عزیز صفحه ی خودتان است🙏 | |
|
عرض ادب خدمت بانو عباسی گرامی به مهر خواندید بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو ناطق گرامی متشکرم از حضور مهرگسترتان بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب خدمت بانو رحمانی گرامی زیبا خواندید بزرگوار🙏🌺🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عالی بود و در اوج لذت بردم
قلمتان نویسا
بمانید به مهر و بسرایید