سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر اکرم بیگدلی وش(پریشان)
آخرین اشعار ناب اکرم بیگدلی وش(پریشان)
|
من که رسوای دو عالم شده ام با غمِ یار
با نگاهت شده ام خیس تر از ابرِ بهار
من که با تیرِ نگاهت شده ام مسخ ترین
باتو از حادثه ها می گُذرم مثلِ قطار
رویِ ریلی که شبیه است به قانونِ زمین
در مداری که به چرخِش پِیِ این گشت و گذار
شوقِ بوسیدنِ لبهای تَرَک خورده زعشق
اضطرابی زعطش از لب شیرینِ نگار
رنگِ چشمانِ سیاهت که شبیه است به شب
چشمِ بیمارِ من از توطئه ی گرد وغبار!
این منم!عاشقِ دیوانه یِ دور از بغلت
یا که از یاِدِ تو هم رفته به سودای قمار
با غمی ریخته در عمق نگاهم چه کنم؟
یا رَوَم سوی بیابان و کنم تَرکِ دیار!
قلبِ این غم زده راکم بِشِکن با دلِ سنگ
تَرکِ دنیا بکنم دلشده از شهرودیار
(پریشان)
|
|
نقدها و نظرات
|
درود برشما اگراشکالی ونقصی به نظرتون میرسه حتما ذکر بفرمایید سپاسگزارم🌼🌼🌼 | |
|
سپاسگزارم از نگاه ومکث تان درود برشما🌼🌼🌼 | |
|
درودبرشما سپاس ازنکاه گرمتان🌼🌼🌼 | |
|
درود برشما قالب غزل است🌼🌼🌼 | |
|
تشکراز نگاه مهربانتان بانو جان باتوجه به اینکه درمصرع قبل از شکستن دل سخن کفته شده پیامد آن ترک کردن شهرودیار ویا به عبارتی ایل وتبار را درپی دارد. | |
|
سپاس ازنگاه وتوجهتان بانو💚💚💚 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود
در برخی مصرع ها احتمال دارد مخاطب در برداشت معنا دچار دست انداز شود
که دلیلش میتواند حذفیات مبنی بر وزن باشد
که البته باب ویرایش همیشه بروی شاعر باز است
موفق باشید 👏👏👏🌺🌺🌺