سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        یاتو

        شعری از

        مسيحا الهیاری

        از دفتر صليب رنج نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۱۱ شماره ثبت ۱۰۶۷۵۱
          بازدید : ۵۱۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسيحا الهیاری
        آخرین اشعار ناب مسيحا الهیاری

        در تعادل میان قطب های متضاد
        تپیدن آغاز میشود
        و انگاه هبوط در مدار صفر درجه فارنهایت برایمان دست تکان میدهد 
        زمان در چنگال فشردگی مغناطیسی در هم میرود 
        تیک تاک تیک تاک تیک تاک
        زمان در ساعت دیواری مادر بزرگ جاری میشود
        اینکه جهان منبسط میشود بماند
         
        این حقیقت هبوط است آیا ...
        میان ذرات مغناطیسی ذهن مان سوال ها جوانه میزند
         
        در چرخه اندوه دنبال چرایی بودن قدم میزنیم 
        گاه لبریز از صدای وحشت پروانه‌ای میشویم که میان ورقها ی دفتر سنجاق کردیم ..
         
        کودک ذهنمان سراغ گمشده‌ای را میگیرد. .
        مانند کتیبه‌ای قدیمی که از وسط نصف شده باشد. .
        .
        در گیر و دار زمان...
        از  همدیگر منها میشویم 
        تقسیم میشویم نه اینکه تقسیم کنیم .
        شادی را ...
        مهر بانی را ...
        نان را ...
        کارمان به جایی میرسد همدگیر را داخل رادیکال میبریم 
        از هم جذر میگیریم...
        ناگهان تنها و تنها تر میشویم ....
        چیزی درون ذهنمان ناخنک میزند  تنهایمان را ..
         
        عشق تنها رمز  لو رفته آسمان است تا دوباره لایق جنت ماوا  شویم
        باید کسی باشد ...
        کسی که مثل هیچکس نیست. .
        نبودنش دلهره است
        بودنش دلهره که مبادا نباشد. ..
        باید در او غرق شویم 
        تنها نبودمان ما را به بود می رساند 
        همه هستی مان او شود
        آنقدر که دیگر اثری از ما نماند. ..
        اینگونه کوه کندن برایمان از دل کندن آسان است 
        چقدر تو بودن خوب است
        چقدر  مثنوی را در نی شکسته ای تفسیر کردن خوب است 
        بشنو از نی چون حکایت میکند ...
        عشق صدای فاصله هاست ...
        تازه  یاد میگیریم عشق آمدنیست نه یافتنی 
        وقتی آمد دیگر 
        هیچ رنگی هیچ نیرنگی او را از ما نمیگردد 
        روزی دوباره میآید
        و من او ما میشویم. .....
        و سیب بر درخت برمیگردد
         
        آسمان بار امانت نتوانست کشید 
        قرعه فال به نام من دیوانه زدند
         
        یاهو....
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5