سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        در صدای صورتیم(دو چهارپاره)

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر آبی اثیری( کلاسیک) نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰ ۲۱:۵۹ شماره ثبت ۱۰۶۵۹۷
          بازدید : ۳۵۸۳   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        درخت پرنده که رویید روی سینه ی من
        و وسوسه پیچید در سراچه های سپید
        جنین آبی باران ، پر از تبسم شد
        پلنگ پنجره  رنگ ها ، در تو دمید

        درخت پرنده که رویید ، روی سینه  من
        و طعم آب ، به شیرینی لبان تو ریخت
        سکوت شیشه ی عطرم، شکست در دستت
        غزال خسته ی اندام من، به کوه گریخت

        و شمع های صدفناک کرشمه  دریا
        دفینه های شکر را ، درون ما دیدند
        ترنج ساقه های عطشناک بارور شده را
        میان دنج زلال حباب ، پی چیدند

        درخت پرنده که رویید روی سینه ی ما
        ندیم لحظه  تب بود ، آرزوی خموش
        سکوت گیره  یاقوت ، از سرم وا شد
        دوباره موج سیاهی، نشست در آغوش

        پرنده بود و براخای بوسه ناک عسل
        پرنده بود که می سوخت ، لهجه غم را
        طلسم موسم عاج و بهانه ی میعاد
        به دست های نجیبت ، گداخت مریم را

        به زیر طاق برنزین بازوان هوس
        هزار قفل طلاگونه ی شبانه شکست
        به نبض باغ معلق ، شراب می جوشید
        و زخم های عمیقی که روی قلب نشست

        رها ،رها شده ای ، در صدای صورتی ام
        دهان تنگ دل ما ، به شعرخوشه گذشت
        پر از ترانه و نازست ، کفش لادن ها
        شکوه شانه ی تو ، می چکید در هر دشت

        حریر ماه خیال و کنشت گرم من ی
        شبیه معجزه ،در های و هوی دوران ها
        به آفتاب چه می گفت ، روشنایی شمع
        شبی گذشت به خاموشی بیابان ها ...

        زمستان۱۳۹۶

         
         
        ٭٭٭٭٭٭٭
         
         
         
         
        با قمریان زنجبیلی- رنگ ، می خوانی
        با سنبل عیدانه ی سرخابی کمرو
        وقتی زمستان می رود از دست های ما
        وقتی که عاشق تر شدی ، با بوسه شب- بو


        امشب پر از فرسایش مهزار رویایی ست
        امشب پر از برف ست ، ما تنهای تنها ایم
        ای بیدریغ مهربان ، ای آتش غمخوار
        بعد از فصول آشنای آخرین تقویم


        امشب چه برفی مانده این کاباره خاموش
        در دامنم آغوش بت هایی گس و نارس
        با بوی سیب و اشک و خاکستر ، پریشان م
        با من بمان ، خمخانه مظلوم دلواپس


        این شعله های پابرهنه ، سخت می سوزند
        می لرزم و حتی پتو ، گرما نمی بخشد
        امشب پر از پروانه ی شمعیست ، قلب من
        امشب پر از ابرست این افسانه ی ممتد


        ما از شب غربت ، پر از اشعار غمگینیم
        ما گربه های کارناوال شهوت و مستی
        آهوی دلبند توام ، در دشت های خیس
        با عزم راسخ می دوم، تا کنه این هستی

        پیشانیم ، لب های گرم ت در شب دیدار
        با آفتاب مرمر تن ، با من ی درخواب
        جمهوری رویایی ام را در تو گم کردم
        نوشاک شیرین غمت، در سینه بی تاب

        ای رعدبان در سبوی مردمک هایم
        دیبای آبیرنگ طبع نازکِ در من
        ای کاسبرگ آشنای بی قراری هام
        ای فوج بلدرچین، میان زخم پیراهن


        تصنیف آوایت ، مرا حل می کند در من
        سنجاق نوری ، در تب گیسوی دریاها
        دنباله های دامنم ، در ارتعاش باد
        قدری نوازش کن مرا ، ای مرد فرداها


        زمستان۱۴۰۰
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5