سه شنبه ۲۹ آبان
مادر شعری از شهرام مودب
از دفتر صاع نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ ۲۱:۲۲ شماره ثبت ۱۰۵۳۹۲
بازدید : ۳۴۴ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب شهرام مودب
|
آلوده شده هوایِ این شهر
پس در ریه ها هوا بریزید
یک شعر درونِ هر گلو هست
در حنجره ها صدا بریزید
شاعر که همیشه از زبانِ
صدها لبِ بسته حرف دارد
امشب به نیابت از لبانِ
یک مادرِ خسته حرف دارد
من یک شبِه مادرم پدر شد
او را به کنایه بیوِه خواندید
بر خانه ی او به جایِ یک سقف
صد پرده ی تسلیت نشاندید
گفتید خدا به زیرِ پایَش
جز باغِ بهشت را نکارد
اما سرِ جشنِ سفره ی عقد
بیوِه قَدَمش شگون ندارد
گفتید به او که ناز، ممنوع
هر دلخوشیِ مُجاز، ممنوع
گفتید وَگرنه کافر است و
بر میّتِ او نماز، ممنوع
همواره خرِ خُرافه ها را
تا عمقِ خریَّتَش دَواندید
اما غمِ نانِ هر شَبَش را
از سفره ی خالی اَش نخواندید
با اینهمه، آب و دانه هم داشت
یک سفره ی مادرانه هم داشت
تنها سرِ هفت سینِ سالَش
یک سینِ ستونِ خانه کم داشت
تاریخ که یک زنِ پسرزاست
مغرور به آنچه در شکم داشت
زایید پسر ولی همیشه
هنگامِ نبرد، مَرد، کم داشت
یک مَرد ولی بدونِ یاور
جنگید میانِ آتش و دود
تاریخ به او همیشه بالید
آن مردِ بزرگ، مادرم بود
شاعر: شهرام مؤدب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جنگید میانِ آتش و دود
تاریخ به او همیشه بالید
آن مردِ بزرگ، مادرم بود
شاعر: شهرام مؤدب
سلام و درود
چارپاره ای استادبیان و باشکوه و بی نهایت زیبا سرودید
در شاءن والای مادران عزیز
عالی و از جمیع جهات ارزشمند
زنده باشید