پنجشنبه ۲۲ آذر
|
دفاتر شعر علیرضا اسماعیلی همایون
آخرین اشعار ناب علیرضا اسماعیلی همایون
|
حق فرا خوانَد که یارت می رود
دل اطاعت کرده ساکت می شود
لب خَموش و بیصدا باشد که دل
همچو سالک گفتگو ها می کند
چون ندای غیب گوید راهِ من
در رسالت هرچه باشد دُر بُوَد
دعوتِ حق باشد این شیدایی ام
تا سخن آید که آهنگین شود
سرگذشتم چون به سختی بگذرد
سینه ام از نطق دریا می کند
جان عطش دارد ز مهرِ دلنواز
جرعه ای خواهم نمی باشد مدد
مصلحت داند اگر حق تشنگی
تشنه مانم تشنه مانم تا اَبد
یا وگر در محضرِ او بندگی
رنج باشد رنج خواهم بی عدد
به رضایِ حق رضا دارم رضا
چون مرا آسوده خاطر می نهد
هم صلاحِ کار داند کردگار
هم صلاحیت بداند هم خِرد
شمعِ راهِ عمر بی حاصل نشد
تا همایون لفظِ حق می آورد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
قوافی؟