سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      شوق دیدار

      شعری از

      امیر سجادی

      از دفتر دل سروده‌های ۱ نوع شعر دوبیتی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ۱۵:۲۸ شماره ثبت ۱۰۵۰۲۱
        بازدید : ۹۷۴   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      وقتی درون قاب چشمم چهره‌ات جا می‌شود
      شور و نشاطی در دلم یکباره برپا می‌شود
      خرسندی‌ام بیش از سرور هر گرفتاری شود
      که درب زندان بی خبر بر روی او وا می‌شود
      امیر سجادی
      دوم آذر هزار و چهارصد
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۱۳:۴۰
      درود بزرگوار
      جالب و زیبا بود
      موفق باشید خندانک
      امیر سجادی
      امیر سجادی
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۱۵
      درود و سپاس استاد عزیز ممنون از نگاه پر مهرتون خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۱۵:۲۶
      سلام و درود


      زیبا سرودید و وسعت اندیش خندانک خندانک خندانک


      در مصراع آخر (که ) را به نظرم (گر ) بنویسید بهتر نبود ؟

      چون از نظرِ ساختار عروضی ( که ) وزنِ مصراع را ثقیل و به مکث ملزوم داشته است و از جهت محتوا هم (گر) رساتر به نظر می رسد و اینکه در ابتدا مخاطب شعر با ضمیر متصل دوم شخص است (چهره ات) ولی در پایان شعر تو به او تبدیل و خطاب شعر تغییر یافته است که احتمالِ زیاد بایست به جای ( او ) همان (تو) همچون ابتدای سروده می بود و این یکسانی تا آخرِ کلام حفظ می شد.

      ( گر) دربِ زندان بی خبر ، بر روی (تو) وا می شود .


      سلامت باشید و سرافراز
      امیر سجادی
      امیر سجادی
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۱۴
      درود و سپاس استاد ممنون از نگاهتون خندانک خندانک خندانک

      با تشکر در پاسخ به پرسش شما بایستی به عرض برسونم بنظر من با توجه به فعل جمله و معنی مصرع سوم، "که" در ابتدای مصرع آخر مناسب تر از "گر" هست همچنین در مصرع سوم خواننده خوشحالی و شوق خودش را نسبت به شادی کسی که در زندان هست و بی‌خبر درب زندان برایش باز می‌شود مقایسه می‌کند پس اینجا مخاطب زندانیست نه کسی که تصویرش دیده می‌شود پس "او" هم مناسب است
      ارسال پاسخ
      علیرضا مرادی( مراد )
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۰۴
      سلام و درودها سروده نغز و زیبایی است
      درودتان باد
      خندانک خندانک
      خندانک
      امیر سجادی
      امیر سجادی
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۱۸
      درود و سپاس استاد نوش نگاهتون ممنون از مهرورزیتون خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سیاوش آزاد
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۱۳
      سلام اثر زیبایی بود
      امیر سجادی
      امیر سجادی
      چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ۰۹:۱۰
      درود و سپاس جناب آزاد ممنون از نگاهتون خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3