قابل انکار نیست

 

قابل انکار نیست

عاشقم هستی ولی میلت به این اقرار نیست
سرخی آن گونه هایت قابل انکار نیست
خلقت تو شاهکار آفرینش بوده است
بهتر از آن خالق تو ، در جهان معمار نیست

گر چه شهری عاشقت هستند و من هم عاشقت
همچو من از جان و دل عاشق تو را بسیار نیست
روی خود را می کنی سوی رقیبان از چه رو ؟!
بدتر از این  از برای عاشقت آزار نیست

گشته ام همسایه ی پهلوئیت  اما هنوز
بین ما یک مانع است ، آن هم بجز دیوار نیست
من خریدار تو و ناز تو هستم ، ناز کن
بی تو در بازار عشقم  گرمی بازار نیست

دلخوشی هایم شده  تکرار دیدار نخست
کار من هر روز و شب ، غیراز همین تکرار نیست
خار و گل را مصلحت دانی وجود آورده است
گر بدانی ، خارزاری کمتر از گلزار نیست

گرچه من دارم "هزار و یک" تمنا از تو گل
آرزوی خار بودن پیش تو دشوار نیست

 دکلمه این کار را باصدای خانم بدری عسکری در قسمت فوق بشنوید