از سرزمینم ایران چخبر

تو بگوی
 ای باد صبا
از سرزمینم ایران چخبر
چخبر از 
معبد عشق
شوش و ایلام و خراسان چخبر
چخبر از 
خانه ی شعر
از شمس و حافظ و سعدی 
چخبر
سرزمین شعر و فرهنگ
از کوه بیستون
چخبر
از ارگ و دیو سپیدش
از خیلج پارس
 چخبر
چخبر از نبض خاور
شهر خورشید و رود کارون
از
 اروند و سیستان
 چخبر
از صحنه زیبایی تاریخ
سی سه پل و برج کاووس
چخبر
ای خانه ی دل شکسته ی من
فریاد داری بی صدا در سینه
چه بگم از خنجر دوست
که شد پل پیروزی دشمن
من فریاد دارم اینجا
بگو انفاس غزل کو
 بگو از کویر بی  جان
بگو از هامون و دشتِ سیرجان  
تو بگو ای صبا 
ای باد 
از مردمان بلوچستان
از دریایی مکران
تا کوه های البرز
از رود سپید و 
خلیج تا ابد پارس
 تو بگو بی پرده و عریان
از حضور سربداران
هر چه هست نیست 
در این ولایت
چخبر 
از کوچه های 
شهرم
چخبر 
از شهر باران
از نوای چنگ و عود
چخبر 
از خانه ی من
از فلات زیبا
چخبر