يکشنبه ۲ دی
عشق گرگی شعری از حسن رسولی
از دفتر رسولی بی غزل نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۰۶ شماره ثبت ۱۰۳۶۱۶
بازدید : ۱۱۳ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب حسن رسولی
|
عشق گرگی
خنجر عشق خونین است
و دست بی وفایی گرگ
چون دست نرم خاله خرسه
پر از مهربانی ست
که گرگ ها
قلبشان را به یغما برده اند
و قلب بدست
برای همه قلب می فرستند
چنان که لفظ عاشقت هستم را
در همه شهر
علم کرده اند
چون علامتی
در دسته های عزاداری حسینی
که از سالار شهیدان
حسین بی خبرند
و حسینانی
که در شوش میدان گرفته اند
و شب ها خواب کارتون می بینند
ژان والژان
کوزت
بی نوایان
اینجا نینواست
شب های سرد زمستان
عاشقانی در میان شان
که در سینه هاشان حفره ای ست
بسان سیاه چاله ای
خورشیدی که نه خاموش شده
بلکه گرگ های خرس پوش عشق فروش
با خود به یغما برده اند
با قلب عاشقان بدست
هزاران دنبال کننده دارند
که به همان ها نیز
فخر می فروشند!
بسان خار به گل
گل به بلبل
یا تبر به بر
به درختان جنگل
درخت هر چه می کشد از تبر است!
آری اما نه!
که شاخه دست خویش
دسته تبر است!
شاید زین سبب است
که خنجر عشق زخمی ست
و اگرغرق در خون ست
لیک
خون ریز نیست!
با خون جگر های خویش
تیمم کرده است
و آخرین غزل خویش را
خوانده است...
در ثنا و فراق یار
و این فاتحان بسیار
فاتحه عشق و عاشقان را
خوانده اند
این گرگ های هار...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.