سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خاطرات گذشته

        شعری از

        علی پیرانی شال (آرام)

        از دفتر آتشِ خاموش نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۱۴ شماره ثبت ۱۰۳۵۲۲
          بازدید : ۲۱۶   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خاطرات گذشته
        شبی در فکرِ ایَّامِ  گذشته
        نشستم کنجی و فکرم گُسسته
        مقابل خاطراتم چون سرابی
        درونِ دفتری همچون کتابی
        نمایانگر در آن هر آنچه پیدا
        حکایتها در آن باشد هویدا
        بدنبالِ نشانی از دلی خوش
        گرفتم دفتر خود را به کاوش
        ندیدم من نشانی از نشاطی
        نبود آن را چو آهی در بساطی
        مثالِ تشنه ای بر آبِ مرداب
        ندارد قطره یِ آبی ز گرداب
        فرو رفته به افکاری نشستم
        عجب عمرِ گران قدری شکستم
        چنان غرق اندر امواج فلاکت
        سیه بختی که محکومِ هلاکت
        به ناگه با خیالی خوش رهیدم
        از این گردابِ افکارم جهیدم
        خوشا،آن لحظه بودی در کنارم
        تماشاگر، زِ حالِ بی قرارم
        چُنان قُمری که بیند باغ و بستان
        دلم از عطرِ زلفت شاد و خندان
        فضا پوشیده با ابرِ بهاری
        صبا برلب غزلخوان چون قناری
        به عشقِ خِرمنِ گیسویِ انبوه
        چو فرهادی زدم تیشه بر آن کوه
        نگاهِ خاطره مستِ  صدایت
        صدایِ قلبِ من هم در نِدایت
        از آن تیرِ نگاهت دل  بلرزید
        از آن نیزه یِ صیَّادت بترسید
        در این افکارِ رنگینِ دل انگیز
        به شادیِ کشاورزی به جالیز
        که شمعی هم فروزان در کنارم
        انیس و مونسِ شب هایِ تارم
        به ناگه آمد آن دلدارِ دیرین
         چو فرهادی سوزانَد جانِ شیرین
        گُسست آن رشته یِ لوءلوءیِ فکرم
        شد آن پروانه چون افسانه شعرم
        نباشد زندگی جز یک نگاهی
        بسان قصِّه ای از درد و آهی
        همان پروانه در اشعارِ آرام
        بوَد مرگش به آتش جایِ ابهام
        علی پیرانی شال(آرام)
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        سه شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۰ ۱۳:۲۸
        با سلام و درود خدمت جناب پیرانی

        مثنوی زیبایی بود اما یک نکته جسارتا

        بلرزید و بترسید هم قافیه نیستند چون اگر حروف الحاقی

        حذف شوند می ماند لرز و ترس که اینها هم قافیه نیستند

        ایام عزت مستدام

        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۰ ۱۹:۳۴
        یا رسول الله!

        مثل تو دیگر در پهنه زمین

        تکرار نخواهد شد

        اما با تکرار صـلوات بر تـو،

        نور حضورت را در

        قلب خود احساس مى کنیم

        رحلت پیامبر اعظم (ص)

        و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۳۶
        زیبا
        وپر معنی
        قلمتون سبز
        شاعر بزرگوار
        درود درود درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰ ۰۶:۰۵
        شهادت شمس الشموس. انیس النفؤس غریب الغربا
        معیت الضعفا امام رضا علیه سلام تسلیت می گؤیم
        بهروز ابراهیمیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۴:۱۱

        درود بر شما شاعر گرانقدر
        بسیار عالی خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4