سه شنبه ۲۶ فروردين
لجنزار شعری از سیاوش آزاد
از دفتر سیاوش نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۵:۳۷ شماره ثبت ۱۰۳۳۸۸
بازدید : ۶۴۴ | نظرات : ۳۱
|
آخرین اشعار ناب سیاوش آزاد
|
من از دریا جدا گشتم
ز چشم ابرها افتاده بر روی لجن زار
دگر از ناامیدی های من در قعر این مرداب تیره انعکاسی نیست پیدا
درین عزلت مرا آغوش سبز جلبکی کافیست
به یاسی سرد آغشته
دگر تکرار کند لحظه ها را دوست می دارم
شدم در خواب مصنوعی ز آونگش
درنگ
صدف بگشوده آغوشش درین دریای مملوء از لجنها
تولد یافت ناگه در دل این ظلمت خونبار
گل نیلوفری زیبا
8 مهر 1400 دارالسخاوه اصفهان
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام متشکر از نگاه عمیقتان موید باشید | |
|
سلام درود بر بی تخلص ترین شاعر سپاس از الطاف حضرتعالی | |
|
سلام بر آرمانم در محضر شما بزرگان تحفه آوردن دشوارست خوشحالم مقبول واقع شد | |
|
سلام متشکر از حضور شما هستم | |
|
سلام بر جناب دزفولی مرد بداهه ها | |
|
سلام لطف نمودید قدم رنجه فرمودید | |
|
سلام سپاسگزارم نقد تحلیلی نمی فرمایید | |
|
سلام متشکر از تحلیل کوتاهی که فرمودید | |
|
سلام قدوم شما درین کلبه ویرانه بر چشمان سیاوش پروردگار چیز بی ارزش نمی آفریند چه کنند درویشان که به سبزه مزبله ای قانع اند و هزاران شکر بر لب دست فقرا به ساراها نرسد و به نیلوفری دلخوش | |
|
شتر در پیش داری طالقانی کلاه درویش داری طالقانی اگر یک شب مرا منزل رسانی یقین دانم که مرد پهلوانی پهلوانی نکن کار دگر کن عزیز من از این کوچه حذر کن از این کوچه نیا تو کشته گردی به خون خویشتن آغشته گردی ... اولندوم ساراها نه و سارا جَوون ها اینجا اضافه بود و کلا اول و آخر کارو خراب مبکنه به ما میرسه میشه ساراها به شما میرسه میشه نیلوفری؟! دیمندوم البت که فقرا دست و دل بازند و بخشنده یکیش اسمش دلسوزه و فقیره و دست و دل باز نه مثل بعضیا سیمندوم موفق باشی جَوون | |
|
سلام مجدد اولاباور کن سطر اولندوم را اول فکر کردم ترکی نوشتید چه ابداعاتی در زبان دارید. ثانیا/ها/ اشاره به بیت جناب سعدی دارد "به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار/که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار" اگر دقت کنید گفت بر یا خشکی و بحر یا دریا. اما مرداب نه بر است ونه بحر و نیلوجون هم پری مردابی منست نه آدمی و کمست بلکه نایاب بلکه تک است بر خلاف ساراها که فت و فراوون ریخته ثالثا شما پا بزار اصفهان اگر مفصل پذیرایی گرم نکردم ما را بخیل بدان فقط بیا کار دارم با تو. موفق باشید رابعا ببخشید یکی اضافه شد | |
|
سلام شرمسار از این همه لطف بی نهایت سپاس از محبتتان ترجمه بهتر از خود اثرست در پناه حق باشید | |
|
درود بر شما ماه بانو بسیار عااالییی و آموزش میبینم در جوارتان 👏👏👏 | |
|
سلام و سلامت باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعری معنا گرایانه عمیقی بود.
جدایی از دریا و نشستن در کنار جلبک های عمق دریا.
برای تولدی دوباره همانند تولد یک مروارید
که مدتها در اعماق دریا در دل تاریکی آب
میماند تا ساخته شود . ساخته شود از مصیبتها .
که معانی انسان گرایانه هم دارد .
رنج ها و سختی هایی که شخصی میبرد
برای تراشیدن روح و جسمش تا تولدی دوباره را تجربه کند .
درودها زیبا بود .