سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        هرکی هرکی (طنز)

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۰ ۰۶:۲۶ شماره ثبت ۱۰۲۷۱۰
          بازدید : ۱۳۴   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        هرکی هرکی (طنز)
         
        فرهاد بود و،
        همه شیرین عقلی اش
        شیرین بود و،
        همه رؤیایش ، قصه نقلی اش
         
        این یکی ، قصه می گفت
        شعر بلغور میکرد
        آن یکی ، تیشه به دست
        افتاد به جانِ کوهِ بیچاره
        با همه بدبختی اش ، بد درکی اش
         
        آن یکی ، فکرمیکرد تا آخرِعمر
        عشقِ خود را یافته
        این یکی ، درفکر خود بود و،
        نیّتِ  بد تَرکی اش
         
        آن یکی ، فکرمیکرد این فرشته ست
        یک مدینه فاضله
        این یکی ، یکریز به غَلت
        درفکرهای بچه گانه ،
        همه هرکی هرکی اش
         
        آن یکی ، پولی نداشت بدبختِ بیچاره
        جز کلبه ای ، محزون و زار
        این یکی ، بهانه هایش، بس شروع میشد
        اگر عقدی بسته میشد
        با آنهمه ، اندیشه های اَرکی اش
         
        سخن کوتاه کنم
        فرهاد شانس آورد که شیرین
        خسرو انتخاب کرد
        ورنه بدبخت میشد فرهاد
        با همه احساس وذائقه که داشت، فریبش میداد
        باهمه رد و بدل کردنِ احساسی غریب ،
        آنهمه ، شیرین تلخی اش
         
        بهمن بیدقی 99/11/27
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۳۷
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۵۴
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۳۱
        بداهه ای تقدیم شما شاعرواستاد بزرگوار
        شعر شما
        پر از واژه های شورو شیدایی است
        پرواز پرندگان رهایی است
        خواندنش در دل صفایی است
        عرفانی وعاشقانه ی خدایی است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۳۸
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان و از بداهه ی زیبایتان
        لحظه هایتان خوش و سلامت
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۳۶
        درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد و ادیب فاضل وگرانقدر
        بسیار شیوا ودلنشین بتصویر کشیده اید
        کامیاب وتندرست
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۵۵
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        لحظه هایتان خوش و سلامت
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۴۳
        درود بر شما جناب بیدقی خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۵۵
        با سلام و عرض ارادت بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        ت بارخدایا اا با تو سرافرازم و بی تو سرافکنده شدم اا وای بر این بندگیم مرگ بر این زندگیم اا مرده ی یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم اا بارخدایا کرمی از یم اخلاص نمی اا کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم اا سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا اا وای که من غرق در این سیل خروشنده شدم اا خاک قدوم ولی ام میثم دار علی ام اا با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
        محمد حسنی

        ی ااا من از پروانه ی فروزان قریب شمع را دوست دارم من آن عشقانه ی سوزان نجیب شمع را دوست دارم اما آنکه پروانه کرده ام که بار ها می کوبم و باز پروانه می مانم نوش از گل های گلستان پسِ شعله ست
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        یک بار دیگر خنده کن بر دامن نجوای باران اا در انتهای خلوت دلمرده ی سرد زمستان اا با من بمان تا آخرین ویرانی بی رحم طوفان اا دکتر سید هادی محمدی
        محمد حسنی

        نیمه دوم گاز از سیب مان ااا اما این بار بیشتر گاز بزن ااا چون عشق و حوای منی
        ساسان نجفی(سراب)

        در ته باغ درختی است دور از نگاه هرز آدما اا سیب هایش همه بکرو ناب و شیرین

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1