سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        هَکِر

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۴۶ شماره ثبت ۱۰۲۱۳۶
          بازدید : ۱۳۲   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        هَکِر
         
        چقدر بیتاب است دل
        از اضطرابِ اینکه ، وقتی دگرنمانده
        کارِ انجام نشده یه عالمه ، به روی دست مانده ،
        وقتی دگرنمانده
         
        آنچه واقع بود ، واقع افتاد
        جز یه مُشت ، اما و اگر، نمانده
         
        خنده و لبخندها ، آمدند و رفتند و حال ،
        بجز یک پیشانیِ چین خورده
        بجز ظاهری پَکر نمانده
         
        باران آمد ، شُکر نکردیم
        برف  آمد ، شُکر نکردیم
        دگرجز یکریزِ یک عالم ،
        تگرگ نمانده
         
        چه شد آن شاخ و، شانه کشیدن هایمان ؟
        چرا دیگرهیچ جگر نمانده ؟
         
        سِگِرمه درهم است و، ازآنهمه حالِ خوشِ مان ،
        اخلاقِ شیرینی ، همچون شکر نمانده
         
        صندوقچه ی ایمان را بیاور ! تا بگردیم
        باهم ببینیم ، آیا ته مانده ی ایمان ، درآن نمانده ؟
        لازمش دارم آنرا خیلی ، بانگ رحیل قریب است
        بیا بررسی کنیم !
        چه آمد به سرِ ایمانمان ؟
        چرا چشم خدا نگر دگرنمانده ؟
         
        چرا از ماها که روزی ،
        آنقدر معتمد بودیم ،
        که سیبیل گروگذاشتن رسممان بود
        بجز یک مُشت ، رهزن وسارق و هَکِر نمانده ؟
         
        بهمن بیدقی 1400/5/28
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۲۳
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        مبین مشکلات جامعه خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۳۸
        با سلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        از لطفتان متشکرم
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۲۹
        درودتان ارجمند خندانک



        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۳۲
        با سلام وعرض احترام بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        خدیجه وفایی راد ( غریبه)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۴۷
        درود بر شما
        زیبا قلم زده‌اید خندانک
        مانا باشید به مهر خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۳۹
        با سلام وعرض احترام هنرمند گرامی
        بزرگوارید
        از لطفتان متشکرم
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۴۱
        بداهه ای تقدیم شاعر و ادیب بزرگوار
        شعر یعنی
        سرودن
        از دل های پاک پاک
        شعر یعنی
        راه را‌در شب روشن کند
        چون مهتاب
        روز روشن چون آفتاب
        ای شاعر توانا بتاب بتاب
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۱۲
        با سلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        از لطفتان متشکرم
        سپاس از بداهه ی زیبایتان
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۲۷
        درود بر شما ارجمند.......... خندانک خندانک خندانک
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۴۸
        درود های فراوان جناب بیدقی استاد و ادیب فاضل و گرانقدر
        بسیار شیوا و دلنشین وپر محتوا
        دستمریزاد
        قلمتان مانا
        در پناه حق
        🌷🌷🌷🌷
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        ت بارخدایا اا با تو سرافرازم و بی تو سرافکنده شدم اا وای بر این بندگیم مرگ بر این زندگیم اا مرده ی یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم اا بارخدایا کرمی از یم اخلاص نمی اا کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم اا سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا اا وای که من غرق در این سیل خروشنده شدم اا خاک قدوم ولی ام میثم دار علی ام اا با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
        محمد حسنی

        ی ااا من از پروانه ی فروزان قریب شمع را دوست دارم من آن عشقانه ی سوزان نجیب شمع را دوست دارم اما آنکه پروانه کرده ام که بار ها می کوبم و باز پروانه می مانم نوش از گل های گلستان پسِ شعله ست
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        یک بار دیگر خنده کن بر دامن نجوای باران اا در انتهای خلوت دلمرده ی سرد زمستان اا با من بمان تا آخرین ویرانی بی رحم طوفان اا دکتر سید هادی محمدی
        محمد حسنی

        نیمه دوم گاز از سیب مان ااا اما این بار بیشتر گاز بزن ااا چون عشق و حوای منی
        ساسان نجفی(سراب)

        در ته باغ درختی است دور از نگاه هرز آدما اا سیب هایش همه بکرو ناب و شیرین

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3