سلام و درود،
فرهیخته ی گرانقدر!
لطفاً در گسترش شعر پیشرو
(گونه هایی همچون سروش،
سه گلشن و...)
و بطور کلی در گسترش
مکتب ادبی نورگرایی،
یاریگرمان باشید 👇
سروشی در مکتب ادبی
نورگرایی
تقدیم تان:
فرزند هزاره ی سوم/
باید عاشق جنگل باشد/
پیش سروی والا قامت،
پیش راشی شیرین مَشرَب/
آشی شهرستانی بنوازد/
دریا، دشت و کوه و مِه را/
باران را باید بشناسد/
اکسیژن را، دمنوش را،
عطر گل ها را دریابد/
در حیرتِ خوش طعمِ حکمت/
باید احساسش حل باشد/
بی معنا بودن، دشوار است.//
(محمدعلی رضاپور)
(شعر سروش و مکتب ادبی
نورگرایی
بطور خیلی خلاصه:
شعر سروش دارای چند لَخت است
که همه یا برخی از آنها همقافیه اند
اما لَخت پایانی، متفاوت
و برجسته است. در سروش،
تلاش می شود نوع نگاه به
پدیده ها ویا شیوه ی بیان،
تازگی داشته باشد و سروش،
ضمن پایبندی به وزن
و قافیه و...
نگاهی باز و انعطاف پذیر
به این گونه مقوله ها دارد.
مکتب ادبی نورگرایی،
مکتبی بومی و پیشنهادی است
که بطور خاص در گونه های
شعر پیشرو همچون سه گانی،
سروش، سه گلشن و...
و بطور عام در همه ی قالب ها
قابل کاربرد است.
در مکتب نورگرایی،
جامعه ی پسامدرن امروز
در کنار جنبه های مثبت سنت
و با نگاهی معنوی و امیدوارانه
و در عین حال، واقعی
به تصویر کشیده می شود.
بطور فنی، شعر سروش
و مکتب ادبی نورگرایی،
ویژگی های دیگری هم دارند
شایان جستجوی پژوهندگان.)
جالب و زیبا بود
موفق باشید