موکلان رازناک طعم زندگی

به تیغه های نیمروز و جن پیر
به لنف ارغوانی خدایگان می
به هلهله پس از گوزن کوچرو
به باد بینوا و بالهای سرخپی

به صبح داهیانه ی عطش قسم
به نخلهای تلخ قصر آفتاب
به امرداد بوی زهم خودکشی
به بادگیر خسته از تراوش سراب

مصادفی تو با گیاه خوبروی
مصادفی تو، با خروس برفگون
ترانه زار بیشبان عشق در تنت
مزارهای خسته در نگاه تو زبون

منم شبیه گربه های شهر یاس
به شیروانی دلت ، پریده ام
به باغهای بابل صدای محرمت
هراس ساجرنگ هر سپیده ام

شراب و نان بی زوال برنادت
شکوه دانه های برف و خون من
ادیپ شهریار و قهوه های سرد
سرود انکسار باد و عطر یاسمن

فرشته های شانه های گرم تو
لورنس ماندگار دشت مفتیان
مهاجران رستگار زخمهای شب
قباله ی هزار و یک محال در جهان

کشاله ی مرخم لبان ساده ات
موکلان رازناک طعم زندگیست
گوٸلفهای بیتبار جاده خسته اند
جنون هر چکامه، عشق بارگیست

که دلقکی مقیم شرم زندگیست
و اروتیسم زاغ غم مچاله شد
که زنبق بنفشناک عشق میدمد
قلندری نگاهبان آه و ناله شد

شبیه نقشهای لخت باسمه ست
شبیه یشتهای حزن بی چگور آب
تو ماه آتشین  سینه ام بمان
تو پادشاه قصه های من، بتاب