دوشنبه ۳ دی
بارش آفتاب شعری از خالد بایزیدی(دلیر)
از دفتر دل مویه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ ۱۱:۲۹ شماره ثبت ۱۰۱۵۰
بازدید : ۷۷۱ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر خالد بایزیدی(دلیر)
آخرین اشعار ناب خالد بایزیدی(دلیر)
|
چهارشعراز:خالدبایزیدی(دلیر)
بارش آفتاب
ازتنهائی
جام غریبی ام را
پر می کنم
وسیگاری را
روشن!...
پشت پنجره صدای ابرها
صدای پای باران را می شنوم
از صدای رعد و بر ق آسمان
بخود می آیم و می بینم:
بر سر مزار مادرم
چه زیبا !
آفتاب می بارد
............................................................
مادر
مادرم می گوید:
تو بزرگ شدی
اما غم های من اینک
یک سر و گردن از تو
بلند تراند؟!
.................................................
طرح
آب دریا
که شورمی شود
در می یابیم
که مادری
درین حوالی
گریسته است
......................................................
طرح
دریا را
ازآن روی دوست می دارم
که چون چشم مادرم
مدام خیس است
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.