پنجشنبه ۶ دی
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
جانا جنمی نما که جان در قفس است
این عاشقِ پیرِ بی جِنان در قفس است
سستی که به جز سیر و سلوکت نشتافت
امروز فزون ز هر زمان در قفس است
*****
بیهوده ز های و هویِ دنیا در بند
قحط است در این دیارِ ویران لبخند
سالیست ندیده ام کسی را دلشاد
قرنیست ندیده کس دلم را خرسند
*****
هر سالِ جدا ز محفلت صد سال است
جانم به گذشته مانده تن در حال است
سر را ز سکوتِ بی امان صبری نیست
داند که درونِ سینه ام جنجال است
*****
جانا رخِ خود نما که رخداد، تویی
آرامشِ محضِ بعدِ فریاد ، تویی
فرصت چو دهی دمی خرابت باشم
ویرانه چنان شوم که آباد تویی
*****
بنیانِ بیان ز نو بنا خواهم کرد
در محضرت ای صنم ثنا خواهم کرد
هر لحظه ی قرنِ دوریت را ای دوست
با وصلِ دوباره ات فنا خواهم کرد
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر هادی عزیز ،دوست ِ دور آشنا متشکرم از وقتی که گذاشتی و پنجره ی سبزی که گشودی. تک تک موظفم توضیح بدهم چون از شش جهتم راه ببستی!!🙏 ابتدا در مورد زبان.فردا ترانه ای از من روی سایت مینشیند مربوط به سال ۱۳۸۴ مشخصا ۱ هدف از ارسال این ترانه و ارسال احتمالی ترانه هایی که در بازه ی سال ۸۴ تا امروز نوشته ام دارم .آن یک هدف اثبات این مطلب است که این نوع زبان که امروز با آن غزل و چهار پاره میگویم گمگشته ی امروز من و میل ِ امروز ِ من است ،نه حکم امروز من و نه مسخ شدن در زبان کهن و رسوب در آن که آنهم البته ایرادی ندارد.به قدر کافی شاعر فرزند زمانه وجود دارد بگذارند ما فرزند زمان گذشته باشیم.منتها بنده حکم نه به خود نه به احدی نمیکنم که این زبانی که مطلوب امروز من است بهترین و برترین است، و توقعم از دوستان هم این بوده که درک کنند مطلوب من اینک اینست و شاید روزی دیگر زبانی دیگر . دومین مورد در رابطه با چهارپاره نامیدن شعر شعرم را چه بنامم؟ از جناب ملحق تقاضا کنم که قالبی جدید بنام رباعیهای بهم پیوسته به قالب های موجود در سایت اضافه کنند؟ آنچه در مورد تعریف چارپاره میدانیم را بنده هم میدانم منتها اگر ادعا نباشد این نوآوری و تنوعیست که بنده در چارپاره بوجود آورده ام.شاید بعد مرگم معروف شوم و بکویند فلانی قالب ِ " رُباع پاره " را ابداع نمود!!! در مورد پیوستگی متوجه منظورت نمیشوم. قبلا هم به آن پرداخته ای و در شعر قبلی هم متوجهش نشدم و فکر میکنم نیاز به توضیح بیشتر دارم. چون چهارپاره ی من بسیار منسجم و رواییست.عاشقی مطلوب و معشوقش را از دست داده و در انتظار دیدار مجدد اوست و شرح دوری میدهد و تمامی پاره ها حول همین محور در گردش است. مورد بعدی در ضمن شعر سنتی را در قالب چارپاره سرودن صحیح نیست. چرا؟ آیا قالب ترانه از جدیدترین قالبهای شعری تیست؟ چند سالیست که شاهد ترانه هایی بسیار ،با زبانی کهن هستیم که اتفاقا مورد اقبال مخاطب جوان نیز قرار گرفته. چارپاره هم از این قاعده دور و جدا نیست. با سرودن شاعر گمنامی چون عزیزیان هم کاخ نوی شعر ایران ویران نمیشود هادی جان.شما به همین سایت نگاه کنید .شما به تعداد کتابهای شعری که سالیانه چاپ میشوند نگاه کنید.نسبت نو نویسان شاید ۴ برابر کلاسیک نویسان باشد . اگر شعر های یک شاعر مثلا بنده در این حرکت نو شوندگی خلل ایجاد کند بنطرم باید نوبل ادبیات را به بنده بدهند چون احتمالا قلم من به اندازه ی تمام قلم نونویسان قدرت داشته!! استدلال همراه با طنز کردم که متوجه شوی قضیه آنقدر ها هم که فکر میکنی جدی نیست هادی جان. در مورد اسامی ای هم که زحمت کشیدی و نام بردی ،بله دست تک تکشان درد نکند و خدا قدرت و شوکتشان را زیاد کند.همه در خدمت ادبیاتیم.چه نو نویس،چه کهن سرا ،چه ترانه نویس مهم اینست که در شاخه ی خود سعی کنیم درجه یک شویم حرکتی رو به صعود .قالب و زبان درجه ی دوم اهمیت است. هر کس در ژانر خود بهترین ِ خود شود این مهم است سپاس از حضورت و در مورد ارتباط عمودی مشتاق توضیح بیشترم از طرف شما 🌺🙏🌺
| |
|
سلام و عرض ادب خدمت جناب استکی عزیز🌺 به نکته ی بسیار ظریفی اشاره کردید که نشان از اطلاعات زیاد شما در حوزه ی شعر دارد. در تعریف کلاسیک از چهارپاره آنرا متشکل از دوبیتی های بهم پیوسته میدانند که بر خلاف دوبیتی حتی نیاز به ۳ قافیه هم ندارد و با ۲ قافیه شعر برقرار است. منتها این رویکرد خاص بنده به قالب چهارپاره است.اوزاتی متفاوت و ترحیحا استفاده از ۳ قافیه در هر بند. درود به شما و تشکر بابت اشاره ی ظریفتان🌺🌺🌺🙏 | |
|
متشکرم جناب حکیم گرامی🌺🙏🌺 | |
|
سپاس از مهرت جناب ابراهیمی عزیز 🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانو وفایی راد 🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب معینی عزیز🌺🙏🌺 | |
|
درود بر شما. به بنده لطف دارید بانو🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب بهنامی عزیز🌺🙏🌺 | |
|
دوست گرامی جناب پرهیزکار سپاس از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانو غزانی گرامی از لطفتان۰🌺🙏🌺 | |
|
سپاس از حضور پر مهرتان بانو رحیمی🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم جناب لطفی گرامی🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب رضوی،دوست گرامی🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم ایمان عزیز و سپاس از لطفت🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ارادت مازیار عزیز دوست خوبم🌺🙏🌺 | |
|
سپاس از حضورتان بانو کاسیانی گرامی🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب رضاپور گرامی🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم از حضورتان جناب خادمیان گرامی🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب اروین گرامی🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم بانوی گرامی ،به مهر خواندید🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب فتحی عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سپاس از محبتت جناب آزاد بخت عزیز۰🌺🙏🌺 | |
|
سپاسگزارم جناب نیکوفر عزیز🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ارادت جناب رضاپور گرامی چشم.حتما در مورد مکتب نور گرایی در اسرع وقت مطالعه ای خواهم کرد.سپاس از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
سپاس از لطفتان بانو سلطانی گرامی به مهر خواندید🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم جناب قلیچ خانی عزیز🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم از حضورتون جناب سولقانی گرامی 🌺🙏🌺 | |
|
متشکرم از حضورتان جناب جم🌺🙏🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
رباعی ها یت را خواندم
تک تک رباعی هایت به لحاظ ساختار و معنی و تصویرو
مراعات النظیر ها و استفاده از جناس ها عالی بود و نمیشود ایرادی گرفت گرچه منتقد سرسخت زبان شعرت هستم که امروزی نیست ولی خب این بحث را چندین بار با دوستان دیگر کرده ایم و نه تو مرا قانع کردی و نه من تو را که فکر میکنم دیگر گفتن این امر جز فرسایش چیز دیگری به بار نیاورد.
اما ایرادی که بر این شعرت می گیرم انتخاب نوع قالب است
نیازی نیست تعریف چهار پاره را برایت بگویم که خودت عالم به تعاریفی و اضافه گویی است.
بند بند شعرت رباعی هایی است مستقل از هم و زیبا
اما چسباندن آنها کنار هم به نام چهارپاره صحیح نیست
چرا که در چهار پاره علاوه بر معنی کامل برای هر بند
پیوستگی عمودی هم باید باشد. بایک ابتدا شروع و در یک انتها پایان یابد.
کاری به تعداد قوافی ندارم چرا که به زعم من اگر پیوستگی عمودی وجود داشت وجود سه قافیه گرچه خلاف عرف چهارپاره است اما وحی نشده که قافیه سوم نباشد.
روی سخن من موکدا بر خط و ربط های عمودی است.
در ضمن شعر سنتی را در قالب چهارپاره سرودن هم درست نیست.
در چهار پاره آنچه مهم است بوطیقایی است که برای این قالب در نظر گرفته اند بیان رمانتیک، ساختار روایی و تغزلی و زبان نو و مهم تر از همه وجود محور عمودی از اصول این بوطیقا هستند.
اگر شعر نیمایی لولای بین شعر سنتی فارسی و شعر نو فارسی بهحساب میآید، چهارپاره را نیز میتوان لولای بین شعر سنتی فارسی و شعر نیمایی دانست. تلاشی برای نوکردن بیان و زبان و فضا و حتی فرم شعر کلاسیک فارسی. تلاشی که اگرچه پیش از نیما آغاز شد اما با چهارپارههای نیما بهثمر نشست و با آثار «نادرپور»، «فریدون توللی»، «فروغ فرخزاد»، «نصرت رحمانی» و دیگران در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و شاعرانی چون «شهرام رجبزاده»، «یوسفعلی میرشکاک»، «ساعد باقری»، «حسین اسرافیلی» و «سعید بیابانکی»در 3دهه گذشته به اوج شکوفایی رسید.
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی
منابع
قلمی از نو حمید رضا شکارسری
کتاب اصول چهارپاره نویسی ص 7 سید هادی محمدی
Genesis and evolution of the sonnet (chahar-pare) composing in Iran 11