چشم بستیم ولی منظره ی غم را خیر
درد خوردیم ولی مزه ی مرهم را خیر
گوش دادیم به هر یاوه و لاطائل و پوچ
کرده باور همه را قصه ی آدم را خیر...
****
قول فردوس گرفتیم ولی جا ماندیم
تشنه لب بر لب دریای مداوا ماندیم
چه امیدی ست که گفتند امیدی هم هست
ما که در وادیِ این مهلکه تنها ماندیم
****
کاش از بدو تولد خبر از درد نبود
کاش این دوره ی ما دوره ی نامرد نبود
کاش در ثانیه ها قصه ی تکرار نبود
کاش یک روز فقط ....چهره ی ما زرد نبود
****
عاقبت طعمه ی یک مشت اراذل گشتیم
خوب بودیم ولی کاغذ باطل گشتیم
نم کشیدیم از این بارش بی موقعِ رنج
چشمه بودیم که در سایه ی غم گِل گشتیم
****
کاش در آن طرف پنجره ها چیزی بود
عکسی از خاطره ی وسوسه آمیزی بود
چاره ای داشت که از غصه رها میگشتیم
لااقل صحبت یک مرگ دل انگیزی بود.....
****
صبح تا شب اگر از غصه گریزان باشم
دور از مخمصه ی مردم نادان باشم
نیمه شب باز غمِ بی کسی ام در بزند
که تورا تا به سحر سر زده مهمان باشم
****
از وجودی که سراپا همه اش آزار است
از همین لحظه که انگار به چشمم خار است
روز و شب منتظر دست اجل می مانم
بسکه این زندگیِ تلخ مصیبت بار است...
#ایمان_اسماعیلی_راجی
مفتخرم که این شعر پای قلم توانمند مهرداد عزیزیان سروده شد.
چون همیشه منتظر نقد و نظر ارزشمند اساتید و دوستان هنرمندم هستم.
ارادتمندتان🌹
درودبرشما شعربسیارزیبایی بود
زیباشروع کرده بودید وارتباط عمودی وافقی ومعنایی بیتها درست بود وخیلی هم خوب به پایان رساندینش
شاعرابتدااز دردورنج این زمانه شکایت می کنه وخیلی رندانه دربعضی جاها زبان به اعتراض میگشاید البته بازبانی لطیف وشاعرانه وبه دوراز خشونت که عامل موفقیت ودلنشینی این شعرهم همینه...
ودرپایان هم آرزوی بهترشدن این روزها را دارد وخیلی زیبا حتی عاشقانه اش هم کرد....
ولذت مخاطب رادوچندان والبته هنوزهم برخی بیتها جای بهترشدن داشت اما درکل موفق بود شاعر
چهارپاره یا چارپاره یا دوبیتی پیوسته، یکی از قالبهای شعر فارسی است. این قالب در شعر کلاسیک فارسی تازه است و پس از مشروطیت در ایران رواج یافتهاست. چهارپاره از دوبیتیهایی با معنای منسجم تشکیل شدهاست، با این تفاوت که، برخلاف دوبیتی کافی است که مصرعهای زوج هر بند دوبیتی همقافیه باشند چهارپاره فرمهای قافیه بندی متنوع دیگری هم دارد.
چهارپاره ی قشنگی بود والبته
جسارتم راببخشید شاعرعزیز
موفق باشید مثل همیشه