سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 18 خرداد 1403
    1 ذو الحجة 1445
    • سالروز ازدواج حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها، 2 هـ ق
    Friday 7 Jun 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۱۸ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      نگاهی به شعر \\"شاید\\" اثر خانم پوپک ریاضی
      ارسال شده توسط

      علی عبداللهی

      در تاریخ : يکشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۷:۲۴
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳۵۹ | نظرات : ۰

      نگاهی به شعر "شاید" اثر خانم پوپک ریاضی با نگاهی به شعر "شاید" مقوله ی انتقال پیام و ارزش آن را به کمک کلیدواژه های زیبا به بررسی می نشینیم: شاید دور نباشد روزیکه شب در نگاه هایتان خمیازه بکشد و دروغ هاتان بیرون بریزد روزیکه آینه ها بدانند روی ماهتان به پول سیاهی نمی ارزد آن روز چمدانم را از تمام شما می بندم و خانه ام را دورتر از دیوارهای شما آجر می چینم و تنها با یک پنجره رو به فراموشی خانه ام را روشن می کنم. در شعر بالا شاعر به سادگی از جملات مفهومی اخلاقی و متعالی را نشان داده است . شاید دور نباشد؛ نوعی هشدار را در خود دارد. به آنانی که نمی اندیشند و رفتارشان را نمی سنجند. نوعی اندرز است و اندرز را به کسانی داده می شود که کینه از آن ها ندارد بلکه از رفتارشان ناراضیست. روزیکه شب در نگاه هایتان خمیازه بکشد خمیازه کشیدن شب بیدار شدن است . دمیدن نور عامل بیدار شدن است .این شب مفهومی گسترده تر از شب را در خود دارد، در شعر زیبا جا خوش کرده است ، عمق جان را بیدار باش می دهد نوعی سروش است که لحظه است، اما لحظه ی آگاهی و هشیاری، آن هم پس از یک خواب ، خوابی که در آن تاریکی پرده است، پرده ای بر جلویِ حقایقی . کدام حقایق؟: "و دروغ هاتان بیرون بریزد" دروغ : مخفی کردن است و مخفی کردن پرده می خواهد ، تاریکی می خواهد و خمیازه علامت برخواستن است ، آمدن روز را نشان می دهد و این سِحر کلام است این روز است و نور است که آنان را خمیازه تحمیل می کند عامل بیرونی است که باعث رسوایی آنان است: روزیکه آینه ها بدانند روی ماهتان به پول سیاهی نمی ارزد آری این آینه است که باید بداند نیرزیدن را و قتی نور چشم آینه را باز می کند. سپس بعد از خمیازه و بیدار شدن آنان و فهم ارزش آنان(پول سیاه) بستنِ: آن روز چمدانم را از تمام شما می بندم و این زیباست چرا که در یک مفهوم بر تن شعر غلط می گنجد و از یک نگاه بسیار زیبا می گنجد درون مایه ای پارادوکسیکال دارد: معمولا چمدان وقتی بسته شود درونش چیزهای با ارزشو مورد نیاز قرار می گیرد مشخص است حاوی چمدان شاعر آنان نخواهند بود. بلکه روی برگرداندن و رفتن از پیش آنان مورد نظراست چرا که: و خانه ام را دورتر از دیوارهای شما آجر می چینم و تنها با یک پنجره رو به فراموشی خانه ام را روشن می کنم. دور خواهد شد از آن شهر غریب و به جایی خواهد رفت که پنجره اش رو به آ گاهی باز است پنجره و دیوار تضاعد ذاتی با هم دارند . پنجره برای رخنه در دیوار است . دیوار کدر است و پنجره شفاف، دیوار عدم ورود است و پنجره ورود ، دیوار ندیدن است و پنجره دیدن، حاصل دیوار فاصله و تاریکیست و حاصل پنجره رسیدن و نور. پس دیوار برای فراموشی است و پنجره برای تولد دوباره. و نام شعر نیز وقتی شعر خوانده می شود به باید و حتمیت می رسد که حکایت از یک امید بزرگ را می دهد . عنصر پیام و انتقال پیام به کمک کلید واژ ه هایی دوست داشتنی و محاوره ای کار را دو چندان زیبا کرده است و نشان از نبوغ شاعر و آگاه بودن شاعر از سخنش دارد. در چنین اشعاری عمق کلام شاعر از وسعت آن بسیار بیشتر است و این جاست که به کمک عنصر آگاهی و هنر ؛ جان کلام ژرفا می گیرد و زیبا می شود .واین شعر از جنبه آموزش شعر نو نیز بسیار کار آمد است یار هو

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۷۶۸ در تاریخ يکشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۷:۲۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

      لیلا ابریشمی (آفتاب)

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      تصنیفِ ماندگاری ست لبخندِ تو دِلآ بس ااا دنیا نماند دائم وِفقِ مُرادِ هر کس ااا سلام آدینه بخیر بداهه س
      المیرا قربانی

      هوای تبریز عالیه اا خدایا به آنچه دادی تشکر اا به آنچه ندادی تفکر اا به آنچه گرفتی تذکر اا که داده ات نعمت و نداده ات حکمت است
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      الهی خرم و دلشاد باشید ااا شما در زمره ی اوتاد باشید ااا چشم البته شبهای خنک تبریز به عالمی می ارزد حتما تشریف بیارید همگی نابیان ارجمند و عزیز قدم بر دیده
      المیرا قربانی

      درود اا عزیزم انشالله روحشان شاد اا ما هم تا صبح همان روز پیگیر بودیم اا و خیلی هم متأثر شدیم اا شهر تبریز رو خیلی دوست دارم باید یک بار آقای خوشرو رو بیارم تبریز رو ببینه اا خیلی گریه نکنید اا روزگار همین وزندگی جاودانه ما دنیای ابدی است اا آرام باشید و مرتب ذکر بگویید اا التماس دعا
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      دلخوشی و عشق و امید همیشه همراه باد ااا لبخند و یاریِ خدا ستاره و ماهِ تو باد ااا نه استادبانوجان امروز پنجشنبه ست همش گریه کردیم یه حس غربتی داشت شهر تبریز هم به دلیل مرگ شهدای بالگرد هم اینکه خیلی وقته تبریز نبودم ااا بداهه د

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0