يکشنبه ۲ دی
لطفا به دلخوشي ديگران گير ندهيد
ارسال شده توسط سيده فاطمه سيدپور (سپيده) در تاریخ : سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۲:۲۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۸۳ | نظرات : ۸
|
|
مادر بزرگ من خدا بیامرز آدم مذهبی بود. هر وقت دلش واسه امام رضا تنگ میشد میگفتم مادربزرگ حالا حتما لازم نیست بری مشهد از همینجا یه سلام بده. اما من واسه تفریح میرفتم شمال اون به من نمیگفت حتما لازم نیست بری شمال همینجا تفریح کن. وقتی سفره میگرفت وقتی محرم میشد به ﻫﻴﺎت محل برنج و روغن میداد بهش میگفتم اینا همه سیرن پولشو ببر بده به چهارتا آدم محتاج اما وقتی من با دوستام مهمونی میگرفتم اون فقط میگفت مادر مراقب خودت باش. سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه. یکی از ﻫﻴﺎت امام حسین لذت میبره یکی از مهمونی رفتن. یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند. اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن. سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهم چون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن. لطفا به دلخوشی دیگران گير ندهيد ! نويسنده:...
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۷۰۱۶ در تاریخ سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۲:۲۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.