بهترین مفسر قرآن چه کسیست( ج پدرو مادر به هزار دلیل)
1- خداوند هر چیزی را به حب خودش آفرین یعنی چیزی بدون عشق آفریده نشد
2. به حقیقت اسما ء الهی فرشتگان بر آدم سجده کرد
3. بار امانت را انسان قبول کرد
4. همه قران میگویید آدم خوبی باش یعنی صالح و درستکردار مردم آزار نباش
5. خداوند رحمتش را در آدم مهربان قرار داده
6 . قران انسان را امر به نیکی کردند قرار داده
7. ایمان داشتن شرط رستگاری است
8.شرط بر ایمان آن هست که مهر عمل بر آن خورده باشد عبادت شیطان در عمل نشان داده شد که او مومن نیست و کافر هست
9. در دعای صحیفه سجادیه امام سجاد در دعایی میفرمایید به یک حمد میتوان به مرتبه هم نشینی پیامبران رسید
10 همه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم یا بسم الله یا نقطه ب بسم الله است
11. حضرت علی ع نقطه ب بسم الله هست
12 حضرت سلیمان تنها یک حقیقت از آیه سوره حمد یعنی بسم الله الرحمن الرحیم دریافته بود
13آیه ای به هماوردی بسم الله الرحمن الرحیم آیه الحمدالله رب العالمین میباشد
14قرآن قران کتاب هدایت بر متقین هست سیمای متقین را حضرت علی ع فرمودند که اشخاص بسیار درستکارو مهربان و دلسوز میباشند
15 کسی که ازدواج نکند ایمانش کامل نیست
16. خدمت به پدرو مادر عبادت هست
17. هر عمل خیری از خداوند هست و سیئات یا گناهان و خطا و اشتباه از ما میباشد
18 . بهترین عمل آن هست به قصد قرب باشدو دوست داشتن خداوند پاداش
با همین اطلاعات بیاییم پرده از همه راز های قرآن برداریم و بفهمیم چه کسی بهترین مفسر قر ان هست
من به علتی قران میخوانم که هدایت گر من باش به بهترین بودند و به کمال و سعادت رسیدن من چه کسی بایست باشم چطور بی اندیشم فکر کنم عمل کنم یعنی رفتارو کردار اعمالم چه باشد میبینیم مانند حضرت علی ع و فاطمه زهراس و آنها میزان بر ما میباشند پس قران را بایست در سیمای آنان جست میبینیم نقطه ب بسم الله علی ع بودند را به تعقل و تدبر درست به حقیقت آن میرسیم چرا همه قرآن یک بسم الله هست و چرا این آیه در همه سوره های قرآن آمده
شما بخواهید با توجه به دانستن حقیقت معاد کسی را نصیحت به زندگی کردند بکنید در یک کلمه می توانید بگویید آدم باش یعنی محسن و نیکو کار و صالح باش یعنی آدم خوبی باش یعنی مهربان و دلسوز باش
بسم الله الرحمن الرحیم هم چیزی جز این نمی گه منتها به نحو بسیار زیبا و درست بیان میکند ایمان یعنی خداوند را بیشتر از هر کسی حتی بیشتر از دوست داشته باشی هر چیزی غیر او عبث وباطل بدانی
چرا ما پدرو مادرمان را دوست داریم؟
زیرا عطرو بویی از خداوند دارند و خداوند هست که در نهاد و وجود صفات مهرش را در آنان قرا داده
هماورد بسم الله به فهم حقیقت آن کلامی است که به پدرو مادر خوب مهربانمان میگوییم و اینکه یک تار مویت را به کل عالم نمی دهم یعنی همان کلامی که پیامبر اکرم به اینکه در یک دستش خورشیدو و در دست دیگرش ماه هم باشد برای او ارزش ش کمتر از عملی به قرب دوست داشتن خداوند و رضایت اوست اینکه ما پدر و مادرمامان را دوست داریم گفتم به خاطر خصلت هاو صفات مهری اوست که در حق یادر باره ما انجام داده یعنی به خاطر رحمان و رحیم میباشد رحمن رحیم میگه زندگی کن به مهرو بخشش هم رحمن و هم رحیم از رحمت می آیید و گفتم که خداوند رحمتش را در آدم های مهربان قرار داده یعنی تا مهربان نباشی هیچ آیه ای از قر آن را نمی فهمی بسم الله الرحمن الرحیم را می توان صد تفسیر به منظرو نگاهای مختلف که اسم و صفتی از خداوند هست بیان کرد و هر آنچه با عث سعادت و یا شقاوت ما شده یعنی نیک بختی وسیاه بختی و هر زندگی ما آیه ایست از آیات خداوند اینکه شقی بودی مهربان بودی گم کرده راه و مظلوم و ..
فرق ما با انبیا و معصومین در یک قدم هست منتها همین قدم بر داشتن در زندگی ورسیدن به سعادت و معرفت به فاصله های سالهای نوری میرسد
یکی با ترس و لرز در امر خیری چون دفاع از جان و مال مردم قدم بر می دارد وقلبش می لرزد چون ابوبکر در کوه همراه پیامبر و یا کسی چون علی راسخو استوار قدم بر میدارد به جای پیامبر در بسترس می خوابد با اینکه می داند او را خواهند کشت
رحمن الرحیم گفتم زندگی کن به مهر وبخشش مانند حضرت علی ع که اوهزار برده آزاد می کند با رنج و زحمت خود انهم بااحداث نخلستانها و دیگری چون طلحه و زبیر به سو ء استفاده از رنج مردم حرامسر و کاخ ها برای خود احداث میکند الرحمن الرحیم در فاطمه زهرا س این هست لباس عروسی اش را به مسکین نیازمندی میده و چون حضرت خدیجه همه ثروتش را به کمک نیازمندان میبخشد زمانی هر کسی از زنان مکه آرزوی هم صحبتی با حضرت خدیجه را داشت چرا زنان ثروتمند مکه از او روی گردان شدند بخاطر همین الرحمن الرحیم نوع مجالس او عوض شده دوست داره شبها گرسنه باشه تا یتیم گرسنه نخوابه لقمه دهن خودش در دهان یتیمان قرار میده
الرحمن الرحیم میگه زندگی کن به مهر و بخشش نه اینکه بیایی به رسیدن به زور و قدرت حقی را نا حق کنی در حادثه سقیقفه بنی ساعده بایست به دلجویی مصیبت دیده بشتابی اما چه میکنی سر بچه اش را میبری و تابوت ش را تیرباران میکنی و اهل و خاندانی که خداوند امر به مهر کرده به اسارت میگیری و ظلم ها روا میداری
زندگی حضرت امام حسین و شهادت او حمدی بر رضا بود یعنی یک حمد بودتفسیری که بر حمد قرار داده شده به درستی نیست و نمی توان کلامی به بیان آن گفت چند مثال به فهم میزنم
یک زمانی یک عسل طبیعی خوردم که نمونه اش هیچ جا پیدا نمی شد مومش چون پشمک در دهانت آب میشد خیلی خوشمزه بود عسلش را نگو هی میخواستی بخوری و سیرهم نمی شدی حال به شما بگویند عسل طبیعی چطور هست تا خودش را نخورده باشی و اون لذت عالی نچشیده باشی نمی تونی بیان کنی این یک لذت حمد هست که نمیشه تا بدان منزلت و مقام نرسی به درکو فهم صحیح برسی دیگر مثالی به حمد همین طاف کعبه هست انهم یک حمد است همه به مکه میروند اما گروهی هستند از مومنین که خداوند نعمت را بر آنها تمام کرده وقتی به دور خانه خدا میگرده چون کودکی هست که پدرش دست و پای اون را میگیره تا راه بره و پدر نام خودش را برزبا کودک میاره و به بچه اش با خوشرویی میگه اسم من را تکرا کن این هم ذکر لبیک الهم لبیک در طواف هست چون یخی در حال ذوب شدند هست در منتهای سرور و غرور می باشد چه کسی این حج را بدین صورت تجربه کرده و به هر اسم ولبیک که نام خداوند را می آورد خداند نعمتهایی را بر قلبش به معرفت وعلو درجات و وجود قراره میده
واما یک مثال دیگربر حمد
آیا شده صدای تسبیح فرشتگان و موجودات را بشنوید و فرشتگان را به نور در آسمان ببینید در چنین حالتی بدنتان به لرز شدید به حالت مردن می افت لذتی مافوق تصور هست وقتی امام سجاد همین بسم الله را میگفت به یاد عظمت او بدنش می لرزید کدام ما به چنین حالتی میرسد
اما یک مثال دیگر بر حمد در بلا و مصیبت و بیماری است چرا امام سجاد در بیماری حمد خداوند را می کند آنهم در دو حال هم در حالی که سالم بوده و هم در حالی که در رنج و مریضی بوده هر چه خداوند می دهد به نعمت و پروریدن و ابراز عشقمان به خداوند میباشد و به لطفو مهر میباشد یعنی به بیماری قیافت را چهار تایی نکن و به خدا ناسزا نگو در بیماری قلب های ما به یاد خداوند می افتد و از تکبر او می کاهد و یاد مرگ می افتد خداوند گفتیم از مادر بر ما نزدیکترو بهتر و مهربانتر است او دنبال بهانه ای می گردد تا گناهان ما را ببخشد و و نعمت هایی که به لطفش لیاقت آن را نداریم ببخشد زمانی به بیماری وتسکین درد آن بایست هی مرفین میزدم سرم را روی بالش نمی تونستم بگذارم ریه ام شیمایی بود نمی تونستم نفس بکشم انگار یک تریلی روی سینم بود به سرفه ام هم امانم را بریده بود اما الرحمن الرحیم میگه مباد کسی را ناراحت اندوهگین کنی یعنی جوری تحمل کن که خانواده ات احساس نکنه درد داری نصف شب انها را بیدار نکن اما ایمان کم من میگفت برو خود کشی کن و چند تا فحش به خدا بده اما حمد که در بیماری و سختی خداوند یک نعمت بر مومنان به تحمل درد میده با دردی به هزار برابر بدتر از دردی که گفتم خود را در برهوت به خیال و تصور می تونه ببینه یعنی در برزخ خیال دعای کمیل یا دعای چوشن باعث میشود در این بر هوت قدمی بردارد دعای کمیل ائ با ما فرق داره وقتی صحبحت از آتشی که اورا فرار گرفته میکنه به حقیقت درد و رنج آن را احساس میکنه بر بدترین حالت رنج به تصور و دیدن اما هر ذکر دعایی که میکنه به هر کلام برای او لذتی بالاتر از بودند در هر بهشتی داره چرا چون به خاطر اعمال نیکش خداوند لذت ذکرش را به او می چشانه یعنی یک بسم الله که میگه بالاتر از هر بهشتی بر او هست وهمانطور که گفتم دعای کمیل او یک حمد هست یک بسم الله گفتند هزارها خان به وجود و سند بر آن هست سند بسم الله ما چیست چقدر برای خدا کتک خوردی چقدر درد را تحمل میکنی آیا گفتی برند جبهه خودت نرفتی حرفی زدی که بدان عمل نکردی با کتاب خواندن و حدیث حفظ کردند کسی مفسر قرآن نمی شود و چنین اسمی بر خود قرار دادند کذب محض است بایست چون علی ع زندگی کرد اگر چه یک روز باشد اما گفتم به هزار دلیل پدرو مادر خوب مهربانتان از من مفسر قرآن هزار بار سر تر بهتر هستند چرا علت آن به الحمدالله رب عالمین هست
زندگی میکنند به مهرو بخشش آنهم بدون دستمزد در پروراندن ما تا بچه زبان نفهمش آدم و به قولی دکتر بشه چه رنجهای بسیار ی بر می دارند و سختیهای بیکرانی تحمل می کنند تا ما آدم بشویم میبینیم پدر و مادر رب یا پروریدن را بخوبی وبهتر از هر مفسری در میابند این یعنی به فهم این آیه بایست چون پدرو مادر هزار بدبختی و رنج و مصیب و نامهربانی بکشی
مادری که به یک تب تو غش میکنه قلبش آتیش میگیره این یعنی زندگی کرده به عشق این یعنی خودش شده رحمن الرحیم
الرحمن یعنی مهربانی کردند بر همه همان مهربانی که ما به گرگ هم که در قفس باشه میکنیم به او غذاش میدهیم چون کاری که حضرت علی با ابن ملجم کرد الرحیم یعنی مهربانی بر خاص چون حضرت علی که به جای پیامبر بر بسترش خوابید تا از گزند دشمن دور بماند یعنی مهربانبه خاص چون به فرزند می باشد