سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        🏴 درسنامه ی ۶١ اصول سپید سرایی ٢
        ارسال شده توسط

        سید هادی محمدی

        در تاریخ : يکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۲۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۷۸ | نظرات : ۵۶

        بسم الله الرحمن الرحیم 
         
         
        با توجه به تجربه های چندین ساله ام در شعر و شاعری می توانم بگویم قاعده و اصول مشخص و مدونی برای سرودن شعر سپید وجود ندارد و هر آنچه گفته اند و شنیده اید جعل یک سری کج فهمی هاست 
        اولین اصل شعر سپید نداشتن وزن عروضی 
        (دقت کنید وزن عروضی نه وزن) و نداشتن قافیه ی الزامی است هرچند ممکن است شاعری دلش بخواهد از قوافی هم استفاده کند.
        البته تمام المان هایی که در جلسه ی اول عنوان کردم زیر بنای ساختن شعر سپید است اما در شعر سپید (سپید واقعی نه نثر زیر هم نوشته شده) با تغییر شرایط فکری و زبانی، المان ها قابل تحول می باشد.
        و به خاطر همین است که سرایش سپید تبحر می خواهد شاعرانگی می خواهد ممارست می‌خواهد خیلی خیلی خیلی خیلی ذهن پویا می‌خواهد. 
         
         
        احمد شاملو وقتی در شعر موزون
        زور آزمایی کرد و همانگونه که قبلا گفتم دفاتری از شعر موزون که فقط یک بار منتشر شدند را کنار گذاشت وزن عروضی شعر را هم با آنها دفن کرد اما وقتی نوع دیگری از شعر را مطرح کرد خلا وزن عروضی را با وزن دیگری جایگزین کرد و آن موسیقی بود. 
        البته موسیقی با بالا پایین شدن صامت ها و مصوت ها و حسن همجواری کلمات و غیره و غیره در این گونه اشعار ایجاد می‌شد 
        سختی کار شاعران سپید سرا هم این بود چون باید مانند آهنگسازی زبده نت ها را خودشان خلق می‌ کردند و دیگر، کلمات در کاسه ی افاعیل جای نمی‌گرفت. 
        مثلا شاملو بار اصلی موسیقی و تشخص را از آرکائیسم میگیرد. با این حال قافیه را محترم می دارد اما نه با سختگیری کلاسیکِ آن. مثلا گاه به جای قافیه از قافیه واره استفاده میکند.
        برای من خیلی جالب بود سخنی از 
        ابوفراس حمدانی از شاعران عرب سده ی چهارم هجری که در نسخه ی خطی دیدم
        نوشته بود در آخر الزمان شاعرانی پیدا می‌شوند که بدون وزن شعر می‌گویند و موسیقی را از داخل کلمات عصاره گیری می‌کنند. 
        جریان‌های شعری سپید، موج نو، حجم و…
        اشباع از موسیقی هستند و هر وقت شاعری این مولفه را از شعرش کم رنگ کرده استقبال مخاطب از آن کم بوده است. 
         
        موسیقی در شعر به چهار دسته تقسیم می‌شود؛ موسیقی بیرونی (جنبه ی عروضی شعر)، موسیقی کناری (ردیف و قافیه) موسیقی درونی (انواع توازن‌های حاصل از ارتباطات لفظی و تناسبات معنایی) و موسیقی معنوی 
        موسیقی بیرونی و کناری در شعر سپید کاربرد ندارد و اگر هم باشد رگه هایی کم رنگ از موسیقی کناری در آن وجود دارد ولی به جای آن از موسیقی درونی و معنوی استفاده شده است. 
         
        ارزش‌های هنری خصوصا شعر سپید با موسیقی داخلی می‌تواند همه مرزهای عادّی زمان و مکان را در هم نوردد و به قول قدما «جنّت طراز» شود. 
         
         
        در شعر سپید عناصر شایسته و بایسته‌ی هنرمندی و هنرپروری باید با بسامد موسیقی درونی به چشم بیاد وگرنه نوشته ی ما قطعا و حتما به سمت نثر صد درصدی سوق پیدا خواهد کرد هرچند هزاران سطر زیر هم نوشته شده باشد. 
         
         
        یک شعر سپیدی که با ملات موسیقی درونی پی ریزی شود همه‌ی نشانه‌های یک شعر بزرگ و آرمانی را که می‌تواند نماینده‌ی افکار و آرزوهای جامعه‌ی بشری باشد، در خود دارد و می‌شود شعری ماندگار در ذهن مخاطب
         
         
         
        انسان مثال گیاه است، خشک شده و از بین می‌رود و تمام زیبایی‌های او نیز همچون گلی است که پژمرده می‌شود.
        آری؛ گیاه خشک و پژمرده می‌شود و انسان نیز مانند گیاه از بین می‌رود اما تنها کلام، افکار و آثار او باقی می‌ماند حال در نوشته هایی و اشعاری مانند سپید هرچقدر بار موسیقی درونی بیشتر باشد ماندگاری کلام بیشتر است البته این به این معنی نیست سایر المان ها
        در شعر سپید موثر نیست اما چون بحث من الان موسیقی درونی است تاکید هم روی آن است. 
         
         
        یک تذکر مهم را هم یادآوری کنم
         
         
        عوامل پدید آورنده ی موسیقی درونی را 
        " آرایه ی لفظی" و اسباب خلق کننده ی موسیقی معنوی را "آرایه ی معنوی" 
        می نامیم که ان شاء الله در جلسه ی بعد راجع به آن بحث خواهم کرد. 
         
         
         
        #سید_هادی_محمدی 
         
         
        پی نوشت :
        منابع در آخرین جلسه ی درس عنوان می‌گردد 
         
         
         
         
        معرفی کتاب 
         
        اخلاق نوشتن 
        نویسنده : حسین معصومی همدانی 
         
        ​​​​​​انتشارات فرهنگ معاصر این کتاب را چاپ کرده است 
         
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۷۵۹ در تاریخ يکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۲۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2