سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        دلنوشته_ داستان _ محیط زیست
        ارسال شده توسط

        ابوالقاسم کریمی

        در تاریخ : يکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۱۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۴ | نظرات : ۰

        دلنوشته_داستان_محیط زیستی
        یکی بود یکی نبود
        در جنگلی بزرگ و سبز، پرنده‌ای به نام "مرغ عشق" زندگی می‌کرد.مرغ عشق بسیار مهربان و دلسوز بود ، او به همه کمک میکرد  و آواز قشنگ و دلربایی داشت  ، تمام حیوانات جنگل به مرغ عشق احترام میگذاشتند و او را از صمیم دل دوست داشتند.
        روزی مرغ عشق در حال پرواز کردن و آواز خواندن بود که متوجه شد جنگل بیمار شده . درختان سرحال نیستند ، روخانه در حال خشک شدن است ، ماهی ها نگران فردا هستند ، زباله‌ در همه‌جا ریخته شده و حیوانات غمگین  ، تصمیم  گرفته اند جنگل را ترک کنند و برای همیشه به مکان دیگری مهاجرت نمایند.
         مرغ عشق بسیار ناراحت شد و تصمیم گرفت برای نجات جنگل کاری انجام دهد.
        او به نزد خرس و گرگ و روباه و یوزپلنگ و سایر دوستانش  رفت و بعد از آنکه در خصوص حال وخیم جنگل صحبت کرد از آنها خواست که با او همکاری کنند تا با هم جنگل را  نجات دهند. همه قبول کردند از مرغ عشق حمایت کنند تا با همراهی همدیگر محیط زیست را حفظ کنند.
        سالها گذشت سالهای پر فراز و نشیب سالهایی پر از خاطرات تلخ و شیرین اما بلاخره با تلاش مرغ عشق و حیوانات ، جنگل دوباره به زیبایی سابق خود بازگشت. مرغ عشق خوشحال بود که توانسته بود  جنگل را با همکاری دوستان و سایر حیوانات نجات  دهد. او در روز جشن نیکوکاری به همه گفت"ما باید از محیط زیست خود محافظت کنیم. محیط زیست خانه‌ی ماست و ما باید آن را برای نسل‌های آینده حفظ کنیم."
        حیوانات هم قول دادند که از محیط زیست خود مراقبت کنند. آنها از آن روز به بعد، هرگز به جنگل آسیب نرساندند و نگذاشتند کسی به جنگل و محیط زیست بی حرمتی کند.
        پایان
        _
        ابوالقاسم کریمی
        ورامین
        جمعه 26 / آبان / 1402

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۲۳۸ در تاریخ يکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۱۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۳ شاعر این مطلب را خوانده اند

        ابوالقاسم کریمی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3